داداشم هی میگه پول بده ماشینو عوض کنم بابام ماشین خرید براش رفته تصادف کرده داغون کرده ماشینو الان میگه باز پول بده عوضش کنم بابام گفت فقط تو زندگی من نیستی که خواهرتم بچه منه شاید فردا براش خاستگار بیاد باید برای اپنم پول داشته باشم همش فکر میکردم منو دوست نداره داداشمو بیشتر دوست داره
چشم های همه پشت ویترین عینکشون قشنگه ولی اونا چشماشون پشت ویترین میزارن که درد هاشون پنهان کنن مثل نقاب شادی که تو جامعه میزنیم ظاهرش قشنگه حسود نباش چیزی نیست توش دردعه ...!