من از وقتی شوهر کردم دیگه دوستی برام نمونده .. یعنی کلا ۲ تا دوست بیشتر نداشتم ... یکیش موقع عقدش منو دعوت کرد شوهرمو نه ک رفاقتمون کات شد عروسیم ک کرد مارو دعوت نکرد ..اون یکیم پیش دوس پسرش تنگارو در اورده بود گفته بود من اصلا مشروب نخوردم تا حالا ک ی بار با دوسپسرش و ما رفتیم سفر ک تو سفر شوهرم تو حرفاش سوتی داد ک من و دوستم قبلا مشروب خوردیم باهم ..اونم یقه منو گرفت ک چرا شوهر تو این حرفو زده انگار تقصیر منه .. کلا برینن تو هرچی رفیق مزخرفه
خیخی
اگه با خونوادت میونت خوبه نیازی به دوست نداری عزیزم
منظورم مادر و خواهر و زنداداش و ایناس
منم ندارم هیچ دوستی چون هی مجبور شدم از این شهر به اون شهر برم دوستامو از دست دادم و یمدتم انقدر مشکلات زندگی بهم فشار میاورد که اصلا نتونستم برا دوستام وقت بزارمو ازدستشون دادم حتی شماره هارم از دم دخترم پاک کرد دیگه کلا گمشون کردم
ولی بشدت نیاز به دوست خوب دارم
من حتی خونوادمم باهاشون رابطم خوب نیس و این خیلی اذیتم میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
