وقتی جنین پنج ماه هم سقط شد پسرم خیلی گریه کرد و گفت چون برادر و خواهر ندارم یه پرنده برام بخر منم بعد کلی پرسو جو تصمیم گرفتم عروس هلندی بخرم یه ماهه خریدم سرلاکی بود چقدر هم دادن سرلاک برای من که تا حالا پرنده نداشتم سخت بود اسمشو گذاشتیم نبات ،نبات مریض شد دکترم بردم ولی مرد بعد اون پسرم افسرده شده بود باز برای خرید عروس هلندی به مغازه مراجعه کردیم ولی زمانی که برای خرید رفتیم یه عروس هلندی خودش پرید رو پسرم و پسرم ول نمیکرد یکی هم خودش انتخاب کرده بود مجبور شدیم هر دو بخریم بعد یه سال فهمیدیم نر و ماده هستن و یه روز دیدم رفتن زیر کمدم قائم شدن
خب
آخی چ قشنگ خب بعدش 🤩
بعد دیدم یه تخم گذاشته منم فکر نمیکردم تخم جوجه بشه یه کارتون سوراخ کردم تخم داخلش گذاشتم اونا رفتن داخل کارتون بعد دو تا تخم دیگه هم گذاشت بعد یه مدت دیدم صدا جوجه می یاد رفتم دیدم تخم جوجه شده از خوشحالی نمیدونستم چکار کنم
بعد هم جوجه دوم اولش چقدر خوشحال بودم ولی چون عادت به آزادی داشتن چهار تا پرنده آزاد نگهداری خیلی سخته همه جا کثیف میکنن و کاغذ دیواری میخورن
😍
دیگه هر چی تخم گذاشت از زیرش برداشتم چون پسرم نمیزاره به کسی بدم خودمم چون دوست ندارم پرنده در اسارت زیاد باشن دوست ندارم زیاد شن ولی پرنده ماده من دائم در حال تخم گذاشتنه خستم کرده عرق کاسنی هم بهش دادم ولی بازم زیاد تخم میزاره
عکس ازشون نداری
پوشک مخصوص دارن ولی فکرکنم خیلی اذیت شن
خیلی دیرم عادت میکنن
منم عاشق عروس هلندیم ولی چون کثیف کاری دارن نگرفتن تا الان ولی خیلی دلم میخواد😢
داغن😶🤣🤣🤣🤣
حالا به نظرتون این طرز فکر من بده دوست ندارم پرنده های اسیر زیاد بشن دلم میسوزه میگم این پولا خوردن نداره دوست ندارم جوجه کنم خودمم نمیتونم نگهداری کنم الانم دیدم باز تخم گذاشته
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
