بچه ها دلم خیلی گرفته اعصابم بدجور داغونه نمیدونم از دست این مادرشوهر کثیفم چکارکنم!!الهی همچین مادرایی که آرزوشونه زندگی بچه هاشون خراب بشه زودتر مرگ با ذلتی بده !!!بعد ۴سال دارم از شوهرم جدا میشم متاسفانه آخرین روزی که خونه خودم بودم داشتم با مادرم صحبت می‌کردم از سر عصبانیت یک چیزایی پشت گوشی به مادرم گفتم شوهرم بعد چند دیقه کلید انداخت اومد داخل و به روم آورد که اره حرفاتو شنیدم الان همونارو رفته گذاشته کف دست خانوادش!همشون باور کردن خدا میدونه که من آدم بدی نیستم قطعا اگر بودم ۴سال الکی عمرم رو پای کسی که یک هزاری تو جیبش نداشت که یه عروسی بگیره هدر نمی‌دادم!الان که خونه پدرم هستم هرروز مادرشوهر آشغالم عکس پروفایل روبیکاشو خطاب به من میزاره که من شیادم و کلاهبردارم نمیدونم فریب دادم پسرشو!😐خودم به اندازه کافی مشکلات دارم اینم به دردام اضافه شده دست خودمم نیس خیلی آدم حساسی ام نسبت به اینطور مسائل چکارکنم با این مسله؟چه رفتاری نشون بدم از خودم؟به نظر شما به مادرم بگم فردا به شوهرم زنگ بزنه بهش بگه این مسله رو؟یا مثل خودش مقابله به مثل کنم با عکس پروفایل جوابشو بدم؟انقد به این مسله فکر کردم قلبم تیر میکشه🙂
شمارش رو پاک کن
احیانا بلاک نمیتونی بکنی ؟
بی محلی بدترین ضربس
میخوای جداشی؟؟اگر همسرت و زندگیتو دوست داری با همسرت صحبت کن بگو شرط من دوری از خانوادته ولی اگر قبول نکرد جداشو،چون اینجوری کسی که آسیب میبینه و اذیت میشه قطعا تویی
ولش کن اصلا چک نکن
شمارش رو پاک کن
بدرک برن همشون گمشن
سکوت کن طلاقتو که گرفتی لجشو حسابی دربیار
چیزی نگو شوهرت چه کاریه حرفات رفته گفته به مادرش مشکل داره
ب جای اینکه چکش کنی و خودتو زجر بدی شمارشو پاک کن ک نبینی.
حتی بلاکشم نکن ک فک کنه چقد برات مهم بوده.
وقتی داری جدا میشی دیگه چ زنگ زدنی،چ پروف گذاشتنی،چ چک کردنی دختر خوب.
قلب و ذهنتو ازین مسایل بچگانه بیرون کن تا آروم بشی.
اون مادر شوهر اگه بزرگی بلد بود مث دختر بچه ها رفتار نمی‌کرد و با پروف عوض کردن حرف نمی‌زد.چ کاریه آخه
پروفایل؟؟؟؟؟؟؟
مادرشوهرررررر؟؟؟؟؟
هه
اسی کجای کاری
واقعا واسه عکس پروفایل اونم تو وقت میذاری قربونت برم
حرفی داره چرا نمیاد صاف بگه چرا زورش به مجازی رسیده
تو پروفایل عادی بذار نه شاد شاد نه ناراحت
یا کلا ی مدت دلیت بزن بعدا نصب کن
چ کاریه فدات شم
محل نده
نذار با کوچکترین چیزا روح و روانتو به هم بزنه
خیلی بچه هست
من شوهر و زندگیمو دوس دارم ولی خدا شاهده ظرف ۳ماه که اومدم خونه خودم گوشتام از رفتارای عجیب غریب شوهرم و خانوادش آب شد شوهر من با کار و خانوادش عروسی کرده اونارو به زنش ترجیح داد تو این یک ماه یکبارم سراغم نیومد حتی یه زنگ یا پیامم نداد اونم از خداشه زندگی زودتر بهم بریزه نمیدونم من انقد پوست کلفت هستم که در برابر رفتارای همچین شوهری هیچ واکنشی نشون نمیدم کسی دیگه جای من بود تاحالا هزار بار فرار کرده بود مخصوصا که وقتی عصبی میشه با چاقو و ساطور تهدید میکنه
ای کاش ضرری ام از جانب من بهشون می‌رسید الکی قضاوتم نمیکردن همین مادرشوهر کثافتم یک ماه پیش میگف برو طلاقتو از پسرم بگیر خودتو راحت کن یا وقتی می دید حق با منه میگف من در مقام قضاوت نیستم و کسی رو قضاوت نمیکنم اونوقت حرفای پسرشو باور کرد و چرت پرت سر در پروفایلش میزاره قلبم ازین بی مروتی بدجور شکسته
