پسر بزرگترم که من مادر خونده اش هستم رفت خونه عمه اش ،بعد عمه اش جلوی جاریم که شوهرم بشدت با رفت و آمدش مخالفه و تا بحال نرفتیم خونشون و رو نداده بیان خونه از پسرم در مورد اینکه اخلاق من تو خونه باهاش چطوره و توی حل تکالیف بهش کمک میکنم یا نه و این مسائل سین جیمش کرده(خودش اصصصلا کاری ب تکالیف بچه هاش نداره و هر وقت من حساس میشم رو تکالیف میگه بچه خودش باید علاقه ب درس داشته باشه) ،قبلا چند باری تو موقعیت های مختلف ازم تشکر میکرد چون رو تربیت بچه ها حساس بودم و خودش میدید ولی احساس میکنم الان چون خودم باردارم حساس تر شده ،هیچوقت تو شرایط سخت کنار همسرم نبودن و همسرم تو هیچ موضوعی بهشون اجازه نظر دادن نمیده !الان نمیدونم عکس العملی نشون بدم ب این حرکتشون یا نه !نمیدونم اگه بالفرض پسرم میگفت گاهی دعوام میکنه عکس العملش مقابل من چی بود و میخاست چیکار کنه و ایا اصن جسارت همچین کاریو داشت که بخاد دخالت کنه یا نه ،به روش بیارم یا نه،چون تکرار این حرکت قطعا بچه رو ب من حساس میکنه
خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزهگان»شادمان شوند. وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان! من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم 💔همین قدر تلخ💔.