ما میخاستیم چنتا وسیله بخریم ب خونمون الان ک از خونه مادرشوهرم اینا برگشتیم من قهر کردم
اخه هر دفعه بخایم کاری کنیم شوهرم قبلش ب همه میگه اجازه میگیره بلکه من میخام ی چیزی بخرم همه باید بدونن تازه باید همه رو راضی کنی ک این وسیله ضروری اصلا شاید میخام ی وسیله غیر ضروری بگیرم ب بقیه چ ربطی داره شوهرمم فقط تونسته یکی از اون وسیله هارو جلو خانوادش بگه و بقیه رو نمیخره الکی ب من میگه پول ندارم در حالی ک اجازه نداره و میترسه حالا خانوادش اصلا با ما کاری ندارنا خیلی خوبن ولی این میره میچسبه همه چیزو میگه ادا درمیاره واقعا دیگه خستم کرده