من دو ساله متاهلم اما همش تنهام.حتی وقتیم ک هست ابمون تو ی جوب نمیره. همش متلک میندازه.
اصن نمیش باهاش حرف زد سریع عصبی میش.همه تقصیرها رم میندازه گردن من
ازش خسته شدم خ خودخاه و خودرای هست. نمیتونم تحملش کنم از ی ورم احساس تنهایی داره نابودم میکنه.هیشکی درکم نمیکنه😢چکنم؟
خیلی سخته همسرت رفیقت نباشه نسازه بات
منم خیلی تنهام🥲
چن سالته
میفهمم حست و یه یار داشته باشی اما باز حس تنهایی کنی خیلی سخته خیلی اول باید بپذیری این موضوع و بعد وقتت و پر کنی باشگاه بری کتاب بخونی فیلم ببینی اگر جای حس تنهایی میکنی بنویس حرفاتو یه دوست خوب پیدا کن درسته باز هیچکس اون شوهر ادم نمیشه اما بهتر از این که ادم بشینه و هییییی غصه بخوره
تنها راهش اینه ک خودتو سرگرم کنی منم ی مدت اینجوری بودم از فکر و خیال ب ریز رفتار توجه میکردم و از تنهایی مث افسرده ها گیر میدادم شوهرمم همون حالت منو از من دریافت میکرد چن وقته دارم درس میخونم حالم خیلی خوبه و فهمیدم شوهرم چق خوبهههههه عالیه
من حاضر بودم متاهل بودم و تنهایی و حس میکردم تا تنهایی مجردی واقعا فقط میخوام شده شکلش عوض شه
روش رو عوض کن ببین چی میشه تا الان ی مدل رفتار میکردی حالا تغییر بده ببین چی میشه
پس چرا دارید عمرتون وقتتون جوانیتون رو تلف میکنید
ببخشید اینو میگم
این اسمش زندگی نیس
یعنی هیچ لذتی از زندگی مشترک ندارید پس چرا زیر یک سقف موندید باهم
همین الان داشتم فکررمیکردم کاش به خواستگارایی که خیلی دوستترم داشتن جواب مثبت میدادم.نه کسی که من بیشتر بهش علاقه مند شدم
رابطه ای که مرد عاشق تر باشه تا بی نهایت ادامه داره
خیلی درکت میکنم ، چون ۱۲ سال درگیرشم ، دیگه باید سفر ببندم و برم
از مشاور خوب، غافل نشو
دنبال همه‌ی علتا تو شوهرت نگرد، یه نگاهم به خودتو رفتارت بنداز، ممکنه داره پدافند و دفاع میکنه در برابرت
