وای دوران دبیرستان چقه خوب بود چند تا بچه ها ول کن نبودن شلوار همه میکشیدن پایین یه روز اشتباهی از پشت یکی معلم ها که مثل بچه ها مانتو شلوار سورمه ای پوشیده بود کشیدن پایین شما بعدش رو تصور کنید
یا همیشه زنگ های آخر رژ لب میزدیم یه روز مستخدم مدرسه آمار داده بود دستمال کاغذی پر رژ تو کلاسشون هست قرار بود صبح زنگ اول خیلی نامحصوص کیفامون بگردن که بچه ها زودتر فهمیدن کلا چیزهای ممنوعه جمع کردین زیر پلاستیک سطل ریاله قائم کردیم عقلشون نرسید اونجا بگردن
یا یکی بچه ها کله خروس خشک شده آورده بودهمش بچه ها رو میترسوند بعدش تو لوله بخاری جاسازش میکرد
پلاستیک پر اب میکردیم تو سر کله هم میزدیم هی چه روزایی یود
یا همیشه از تو دفتر الکی نخ میگرفتیم که مثلا شلوارمو پاره شده بدوزیم ولی هم دیگه رو بند میانداختیم و اصلاح میکردیم
خیلی هست یکمش تو بگو