کاش
کاش اون روز من سفره رو پهن میکردم
کاش لال میشدم
کاش اینقد خر و احمق نبودم
تنها کسی که توی دنیا دوست داشت اعتراف که ازت متنفره
دیگه واقعا از زندگی چی میخوام هیچ کس دوسم نداره چه توی دانشگاه چه خانواده فامیل ها بدشون میاد ازم
لیاقتت مرگه واقعا
داری چه غلطی میکنی پس
یه آدم اضافه به درد نخور بهتره که حذف شه
وسواس فکری و افسردگی و اینا هم همش دروغه
دکترا این وصله ها رو میچسبونن
تو فقط احمقی همین و بس
باید بمیری با این اخلاق گند ات
منو بگو چقد واسه خودم تصور میکردم
هه دوباره تصور میکردم دوباره دوباره دوباره
هیچ کس به کتف اش هم نیس اینجا داری از غصه میمیری پس همون بهتر که بمیری
راسته که میگن آدما وقتی عصبانی آن حرف راست رو میزنن
این واقعیت و حرف راست قشنگگگگ خورد تو صورتم
دوباره دنیا بهم سیلی زد
زد تو گوشم گف ببین این چیزی که فک میکردی نبود
و این تصوری که میکردم تنها روزنه امیدم بود
که دیگه اون هم نیس
دقیقا منشا تمام مشکلات اطرافیان ام منم خود من
یه ادم تنبل و بیشعور واقعا نباید حتی نفس بکشه
از خودم بدم میاد
هه منو بگو چه فکر و خیالاتی برا خودم داشتم
درس میخونم هه میرم به آرزو هام برسم
نه اصلا حتی لیاقت یه زندگی که الان دارم رو ندارم همینش هم زیادیه
تنها کاری که باید بکنی اینه که شرت رو از این دنیا کم کنی