امروز بعد از یه هفته زنگ زدم مادرشوهرم حالشو بپرسم
بعد از سلام علیک میگه شوهرت گفته بچم خواسته ببرمش برج میلاد
منم گفتم گفت ببرش گفته نه آخه هزینش زیاده😐
منم بهش گفتم بیا ماشین مارو ببر هزینش با من
حالا اگه خواستی ما هم باهاتون میایم
به حساب من برید برج میلاد
من چیزی بهش نگفتم
به شوهرم میگم چرا اینجوری گفتی میگه تو حرف منو قبول داری یا مامانم
من گفتم ماشینم بیاد میخوام ببرمش
تو باید به مامانم میگفتی شمارم میبریم هزینتون با ما
حالا نمیدونم این دروغ میگه یا اون
انگاری برج میلاد کجاست که هزینه زیاد بخواد
یا مادرشوهرم دوباره میخواد اینجام خودشو آویزون ما کنه