2777
2789

هر موقع یادم میاد ازش متنفر میشم

دانشگاه باهم دوست شدیم

بعد دانشگاه اون رفت دنبال ارایشگری

من اون زمان آرایش میکردم مسخرم می‌کرد،نمیفهمید برق ناخون چیه، من طلا زیاد داشتم میگف از طلا بدم میاد

خلاصه بعد دانشگاه رف دنبال آرایشگری و کلی پزشو میداد

من بعد دانشگاه رابطمو باهاش کم کردم

من ماشین برنده شدم از ایران خودرو، ی شب بیرون بودم دیدم ارایشگاهش بازه، گفتم بذا برم پیشش

رفتم و یکم صحبت کردیم و موقع خدافظی با ذوق گفتم ماشین خریدم

خندید گف حتما ی رنو خریدی

گفتم بیرونو نگا ببین کدومه ب نظرت

ی نگا کرد، دختر آبجیمو دید تو ماشین، گف عه برنده شدی

گفتم آره،با پوز خند گف تو ک هنری نداری از کجا پولشو اوردی

گفتم مامانم داد

اصلا ن گف مبارکه، ن چیزی 

قشنگ تو چهرش ی ناراحتی نشست 


هر موقع یادم میاد ازش بدم میاد 


بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اگه ناراحت نمیشی تو هم زیاد پز دادی بهش با طلا و ماشین و این چیزا دیگه. اونم اینجوری جواب داده.

من ک پز ندادم عزیزم

من طلاهامو قبل اینکه بشناسمش داشتم

دوران مجردی طلا نداشت میگف از طلا بدم میاد، من همش تو چشمش نمیکردم 

ده تا النگو داشتم میگف چیه این همه النگو من بدم میاد

شوهرش ک براش طلا خرید میگف بکشنم طلاهامو نمیفروشم


دوستاهمشون الکین تاوقتی باهات خوشن ک دریه سطحین کمی ازشون پیشرفت کنی چشم دیدنتوندارن 

آره واقعا 

فقط ی دونه از دوستامه ک کلا بیخیاله نسبت ب این چیزا و باهمون رابطمو حفظ کردم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792