میشه بگی تو خونه پوششت چه جوری بود؟
و اینکه اون دایه اصلا برای چی تنهایی بدون خانوادش خونتون بود؟
بچها بیاید
تروخدااین تاپیکو گزارش بزنید یماهه برادهی نی یار میزارمش حذفش نمیکنه
اینو گزارش بزنید آبروم می‌ره
انگار داشتی منو تعریف میکردی درست همون حرفا
فرقش این بود ک عرضه زدن و فوش دادن نداشتم فقط جیغ کشیدم و گریه کردم و کارشو انجام داد
عه فکر کردم جدیده
باشه گزارش میزنم
تو که کاماندو بودی چپ راستش میکردی
عزیزم خدا لعنتش کنه
منم مجردم زمانی که دوازده سالم بود.پدرم بیمارستان بستری بود و مادرم کلا خیلی بیفکره .کلید خونه رو داده بود به یکی از مردای فامیلمون که بیاد مدارک و پول از کمد پدر برداره .بعد من خواب بودم نکرد حتی یه زنگ بزنه به من بگه .این مردک بی شرف هم اومده بود اتاق خواب من .منو بوسید و میخواست غلط دیگه هم بکنه که من یه دفعه شروع کردم با تمام توانم جیغ زدن و کمک خواستن .دمشو گذاشت رو کولشو فرار کرد.لاشی زن و سه تا دختر هم داشت. و یه قیافه جانماز آب کش و مثلا مومن تو جامعه
