کاری که حس بدی گرفتم و خودمو سرزنش کردم
خودم . اومدم به دوستم گفتم شلوار گیر کرده به میز خراب و یه کم کنده شده . آخه بگو کی بهت توجه داشت که گفتی و اینکه تولد داشتن و من یهویی رفتم ولی گفتن بمون . موندم ... قوی نبودم که برگردم و کیک خوردم و حالا باید هدیه ای هم بعدا بهش بدم. از وقتم امروز استفاده نکردم خوب و مطالعه نکردم و شروع نکردم و بازی هم نصب کردم تازه
حالا کار خوبم اینکه ظرفا رو شستم . قرآن خوندم . مجازی نبودم الکی و اینکه لباسامم شستم
امیدوارم بتونم منفیا رو از بین ببرم و خودافشایی الکی نکنم . وقتمو استفاده کنم . قوی بشم