خسته شدم ازبچه داری وزندگی از دست بچه ها صبح تا الان یه اتاقو تمیز نکردم شوهرم بدون خداحافظی رفت چون یکم داد میکشم دلم فقط طلاق میخواد دیگه اعصاب نموده واسم از بچه های شر وشور
بدبختی دوتا بچه دارم
کسی نیست جواب بده
عزیزم باید خودت ب خودت کمک کنی از دست هیچکس کاری برنمیاد،افسرده سدی احتمالا ک سر بچه هات داد میزنی،بچه ن دگ،نمیشه یخورده بزنی ب بی خیالی؟
نه نمیتونم افسرده بودم ازدواج کردم بدتر شدم شوهرم خوبه همه جوره مادرشوهرم کمکم میکنه اما اعصاب داغونه که نگو به شوهرم گفتم طلاقم بده یکی دیگه ببر من لیاقت ندارم به شوخی میگیره ومیگه کجا بری ما رو تنها نذار اما دیگه تحمل ندارم کسیم ندارم باهاش حرف بزنم باشوهرمم نمیتونم حرف بزنم مسخره میکنه
آخه کی الان کهنه میشوره که من بشورم بهش میگم میگه بابات بگو مای بی‌بی بخره الان کارام مونده بچه ام بی خیالم نمیشه داره شیر میخوره مغزم نمی‌کشه
فک‌کردم با همسرت مشکل داری یا خونواده ش،پیش روانشناس یا روانپزشک رفتی؟اینجوری بچه هاتم عصبی و پرخاشگر میشن در آینده ب اونا فکر کن حداقل،من خودم ی مدت دیوونه شده بودم همش ب بچه م و همسرم میپرسیدم بعدم میشستم گریه میکردم ب خودم اومدم دیدم دختر ۴ساله م داره دیوونه میشه از دست جیغ و دادای من،ب خودم اومدم و رفتارمو درست کردم،باور میکنی الان دخترم خیلی آرومتر و حرف گوش کن تر شده،الانم بهترین نیستم بخوام بگم خوب خوبم ولی همش ب خودم نهیب میزنم و جلوی خودمو میگیرم،فرد عصبی کم کم اطرافیانشم عصبی و افسرده میکنه متاسفانه
من پدرم همین طوری بود الان بخاطر همین عصبانیت نمیتونه راه بره شوهرم میگه فلج شدی ندارمت
میخوام طلاق بگیرم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
7 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
