به خاطر اینکه بعد مرگ پدرم خواستن سرم کلاه بذارن .هر کاری که براشون میکردم شده بود وظیفه اصلا خوبی هام به چشمشون نمیومد. از بی احترامی های برادرم دیگه خسته شدم از مادری که همش از برادرم حمایت میکرد و هرچه قدر راه درست رو نشون مادرم میدادم دیدم داره راه خودشومیره
آفریننن❤
یافتن معنا در نیمه دوم عمر از جیمز هالیس
عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست از مگان دیواین
همه دروغ می‌گویند از داوید وویتس، ست استیونز
(درمورد رابطه انسانها و اینترنت)
فلسفه تنهایی لارس اسوندسن
اینها کتاب های کمک کننده و سازنده ایی هستن.
از چیزای ریز شروع کنی کم کم عادت میکنی😍♥️🤝
منم قبلا اینجوری بودم اما االان بهتر شدم .
اولش یکم غیر عادی بنظر میاد ولی اوکیه😂♥️🙏
من همیشه خونه کسی میرفتم سعی میکردم بالای خونه نشینم ترجیحا یکم پایین تر میشستم
یسری رفتم خونه مادر شوهرم رفتم سر پزیرایی نشستم😂😂😂گفتم چرا باید همیشه گوشه کنار باشم اخه!
)تو دلم)
همسرم چ با تعجب نگا میکردا😂🤦♀️
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
