دیدید بعضیا سطحشون پایین تر از شماست چقد اعتماد به نفس دارن. طرحمو تو بیمارستان میگذرونم. یه معرفی یکی معرفی کرد ایشون شغلش ازاد بود تو یه شرکت قرارد دادی شغل آزادی ک زیاد خوبم نبود درآمد وپرستیژش . ولی بند ه خدا معرف اصرار کرد خوبن بیان حالا. مادر وخواهر اومدن.هرچند خودم میخاستم همسرم کارمند باشه زیاد به دلم نبود.اینا اومدن بعد معرف گفت بهمگفتن چون ایشون چادر نپوشیده بود ما پسند نکردیم 😐😐😐.مجلس زنونه بود لباسم کت بود مرد نبود آشنایی بار اول بود. بچه ها من قیافه پسرشو ن با عکس دیدم پسندم نبود حتی سر و وضعشون مشخص بود از ما پایین تره . ولی خب به معرف نگفتم قیافه پسرشون زشت بوده قیافه پسرشون بنده خدا عادی هم نبود پایین تر از عادی بود ولی گفتم زشته بگم فقط گفتم پسندم نبود . ولی وقتی وقتی اینو شنیدم پرام ریخت مردم چه اعتماد ب نفسی دارن
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
بعضیا خیلییی پرو هستن واقعاااا.. من برا خواهر نامزدم خواستگار اومد با اصرارررر راه دادن اصلا نپسندیده بودن حالا یارو اومد خونه زندگی اینارو دید دیگه ول کن نبود هر چی میگفتن خوب خیلی اختلاف هست و فلان میگفت نه چه اختلافی خیلی بهم میان همه چیشون... بابا آدم بابد به خودش یه نگاه بکنه بعد راه بیفته بره یجا خواستگاری که بهش بخورن نه اینکه خودت و زروی و بیخودی بالا ببیتی
خواهر حرصم گرفت اعتماد به نفسم ریخت از اعتماد به نفس اونا
دوران مجردیم بعد سالها با همسایمون رفتم نماز جمعه حالا فک کن یه خانوم از اونجا نظرش منو گرفت به همسایمون گفت با اصرار اومدن خونمون با دخترش منم مثل شما با بدون چادر چایی بردم حالا یادم نمیاد شال داشتم یا نه رفتن خبریم نشد اصلا هیچی بعد ک همسایمونو دوباره تو مسجد جامع دید یود گفتن ما از حجابش خوشمون نیومد بعنی دقیقااا حستو میفهمم هنوز بعد سالها یادمه 🤣 چون هر کی میومد من رد میکردم الانم میگم شاید معیارشون دختر جادری حتی تو خونه بوده چمیدونم خاستگار مسجدی از این بهتر نمیشه
اینجوری گفتن معرف گفت گفته چادر نپوشیده به درد ما نمیخوره. اونم زنونه. لباساشون کهنه بود طلاهای بدل دستشون بود سطح پایینی داشتن ولی ما خیلی با احترام گفتیم به درد ما نمیخورن .اعتماد به نفسشون منو کشته .بماند ک پسرشون
دوران مجردیم بعد سالها با همسایمون رفتم نماز جمعه حالا فک کن یه خانوم از اونجا نظرش منو گرفت به همسا ...
اخ خوب میفهمی چی میگم اینا خودشون چادری نبودن تازه. ولی گفته بودن باید چادر میپوشیده اونموقع پسرشون بدتر یه راننده تو یه شرکت که مشخص نیس دوروز دیگه بیرونش کنن یانه .سطح ما از اونا بالاتر بود ولی خب ما هیچی نگفتیم با احترام جواب دادیم .بعضیا فکر میکنن کی هستن