دلم تنگ شده واسه دلت
واسه چشای بی قرارت
واسه نازکی صداتو
واسه گرمیه حرفاتو
دلم تنگه از دوری مدامت
واسه قشنگی شبایی که بودم کنارت
روزا سیاه تر از شبام شد
شبام پر درد از همه زخمام شد
ارزومه دوباره بشنوم خنده هاتو
دوباره بیای بشم من از خودم بی خود
دلم درد داره از این همه شبای بی تو
دلم سرد شده از نبود گرمام بی تو
همش درد شده وجود بی قرارم
بدون تو مگه میمونه مزه برا ادم
مگه میشه خندید بدون توهم
مگه میشه جنگید بدون توهم
دوباره سرد شده ارزوی قشنگیامم
اخه بی تو نمیشه سر کرد این شبارم
دلم تنگ شده واسه شب بخیر گفتنات
واسه بیدار شدن با پیامات
دلم زخم شده از این همه راه بی تو
دیگه طاقت نداره زنده شه صبحارو بی تو
شاید مثل یه شعر خنده دار باشه این متن
ولی همش پر شده از دردای بی حل
همش پر شده از اه و گریه
با خون نوشته و مهر شده با اشک
که بی تو نداره دنیا حتی یه لبخند واسم
حتی فراموش کردم خودم بودن رو بازهم
حتی یادم رفته زندگی کردنو
دیگه نمیدونم چجور میگذره این شب
همه شبا تا صبح با یاد یکی
از صبح تا خود شب با اشک برا یکی
شاید بشه گفت دیگه طاقت نداره
دوریت سخت تره از تحمل زخم شمشیره
حتی نمیفهمم چطور دارم میشم بد
ولی بدون هنوز میزنه قلبم واست
واسه حرف باهات هنوز میده جون
واسه وقتایی میومدم میدیدم پیامتو
واسه اون موقعا که میگفتیم بریم شام
واسه اهنگایی که باهم کردیم یاد
دلم راه رفتنو میخواد زیر یه بارون گرم
کنارت شب قدم زدن بدون غصه و درد
مراقب خودت باش
بیشتر از اونی که تحملش کنم دلم واست تنگ شده قشنگترینم