عزیز دل من.نورچشمام.قوت قلبم.جمعه ساعت سه وچهل دقیقه بیست ویک شهریور به مقصد آسمون ها پرواز کرد.ودستهای دخترش خالی شد...روضه رقیه شده همدم تنهایی هام..بابا به دیدار دخترت نمیای دیگه؟ما قرارمون بودهرجا میریم کنار هم باشیم..بارفتنت تموم رنگ های دنیا را بردی ودخترت را داخل یه تنهایی بی انتها رها کردی
جنین از بدو تشکیل، انسانه...چی باعث شده فکر کنید یک تکه گوشته و جزئی از بدن مادر؟ فقط یک مدت احتیاج داره به تنها پناهگاهش تا سریع مراحل تکامل رو طی کنه...همونطور که نوزاد احتیاج به نگهداری داره...دستتون رو به خون فرزندتون آلوده نکنید! هیچکس از آینده خبر نداره، با چه تضمینی، حق حیات به فرزندتون نمیدید، شاید اون نجات دهنده تعداد زیادی از انسانها باشه...با وجود هر نوع سختی که در زندگی وجود داره! چرا این جنین نرفته در شکم مادری که سالهاست ناباروره، اما تدبیر امر الهی اونو گذاشته در شکم شما؟
یاد گرفتم هر اتفاقی که تو زندگیم افتاد رو با اغوش باز بپذیرم چون که با اتفاقایی که افتاد تو زندگیم بزرگ شدم همیشه هر راهیو که رفتم فقط برای بدست اوردن آرامش بود و شاید هنوز خیلی راه هست که باید برای بدست اوردنش برم ولی زندگی اینو بهم یاد داد تو این مسیر اگه هراتفاقی برام افتاد چه خوب وچه بد پا پس نکشم و قوی تر به راهم ادامه بدم. من با این تفکر خوشبختم💛✨برای متنفر بودن از کسانی که از من متنفر هستند اصلا وقت ندارم چون بسیار سرگرم دوست داشتن کسانی هستم که دوسم دارند🌸و قسم به اون روزی که بعد اون همه سختی بهم گفتی«دیدی مال من شدی»دوستت دارم🩵مامانِ رز🩷
عزیز دل من.نورچشمام.قوت قلبم.جمعه ساعت سه وچهل دقیقه بیست ویک شهریور به مقصد آسمون ها پرواز کرد.ودستهای دخترش خالی شد...روضه رقیه شده همدم تنهایی هام..بابا به دیدار دخترت نمیای دیگه؟ما قرارمون بودهرجا میریم کنار هم باشیم..بارفتنت تموم رنگ های دنیا را بردی ودخترت را داخل یه تنهایی بی انتها رها کردی