مادر شوهر بدجنسم

عزیزم داشتتتت چندبار بگم قسم میخورد دوروز پیش شوهرش خریده منم بعدا که پختم نگاه کردم حتی کیسه رو هم باز نکرده بود باهم این برنج و خریدیم تو نایلون بود خودش گزاشته بود حلبی اخه از اون برنج نیم دونه ها هم نبود برنج پاکستانی چیه از اونا که شبیه برنج هندیه ولی کوتاه و سفیده معلوم بود 

جاری من نه جاری خودش بود

وای اصلا نمیدونم شما نمیخوایید متوجه بشین یا چی 

من  میگم باهم خریدیم ایرانی نبود برنج ش از اون کوپنی ها که میدن از اونا بوددددددد باهم گرفتیم

از جاری که مطمئنم خوشش نمیاد ولی ببین من هر بار میرم پیش مهمون انگاری دوس نداره حتی نشده مهمون بیاد ما روهم دعوت کنه اینام یهویی اومدن  موقعه شام پدرشوهرم مریضه خواستم احترام بزارم گفتم پیش مهمونا بشین اینم اینجوری کرد خودم می شناسمش که میگم بدجنسسس

عزیز من اونا بجز هندی برنج دیگه ای نمیخورن نکه نداشته باشن دارن ولی دلشون نمیاد منو مادر شوهرم هر کدوم یه پلاستیک ده کیلویی کوپن خریدیم خودم که استفاده کرده بودم میدونستم شبیه برنج منه که تو آش ...میپزم ولی اون اصرار  داشت نه از کیسه هندی که پدرشوهرم دوروز پیش خریده بود از اونه گزاشته حلبی منم بعد پخت که نگاه کردم دیدم حتی کیسه بازم نشده اخه مادرشوهرم با من لجه پیش همه فامیلا بد منو گفته