به خواهر خودم شک کردم، ولی خدا کنه اشتباه کرده باشم هر جا میشینه بد منو شوهر میگه
انشالله ک همین طور میگی باشه اشتباه کرده باشی چون من خودم زخم خورده از خواهرم هستم چنان با دعا نویسی فاصله بین منو و دخترم انداخته بود ک اونم زمان فحش هایی زشتی به دختر طفلی میدادم ک حتی توی این ۱۷ سال عمرش پاشو کج نذاشته هیچ وقت ب منو پدرش بی احترامی نکرده اما چون دختر خواهرم همسن دخترم هست از زمین تا آسمون با دخترم فرق داره کارها و حرکات و رفتارش حتی توی درس دختر من رفت تجربی اون هر کار موفق نشود بره این رشته و همین چیزها باعث حسادت خواهرم شوده بود