من از دوستان همفکری میخوام
ما طبقه پایین مادرشوهرم زندگی میکنیم ورودی ها هم جداست این اواخر با هم به مشکل خوردیم و دیگه رفت و آمد نداریم
آقا این چند روز پیش زنگ زده به شوهرم که کجایین و شب میاین و این حرفا شوهرمم میگه شب میریم خونه دوستم نمیایم خونه
این خیال میکنه که ما دیگه تا آخر شب نمیریم 
غروب رفتیم وسایل برداریم دیدیم یه تیکه از لباس شوهرم که خونشون بوده پاره کرده انداخته دم در
نمیدونم برای چیه فقط میدونم که دعا کرده ولی این که لباس برای چه کاری استفاده میشه نمیدونم
حالا دلم میخواد یه حرکتی بزنم یه جوری به روشون بیارم و حسابی بچزونمشون سر این کار یعنی یه جورایی ضایشون کنم که فهمیدیم ولی نمیدونم چطور نمیخوامم مستقیم بگم
لطفا کمکم کنید که چیکار کنم