2777
2789
عنوان

داستان زندگی من

82412 بازدید | 290 پست

یه دوستی دارم از اول ابتدایی تا آخر دبیرستان باهم بودیم . دلم خواست داستان زندگیش رو از زبون خودش براتون بنویسم . آخر قصه رو با جزئیات بیشتری مینویسم لطفا حمایت کنید

اسمم نیکا .متولد ۱۳۷۰. سه تا خواهر دارم و ۳ تا برادر .خانواده به شدت افراطی تعصبی و  سختگیری داشتم . حسرت خیلی چیزا رو دلم بود هم از نظر مادی و هم معنوی .ما هممون مجبور بودیم نماز بخونیم .چادر سر کنیم و تو خونه لباس گشاد و دامن بپوشیم .پدرم تعصبات مذهبی شدیدی داشت.میشه گفت یه جورایی زندگی غار نشینی داشتیم  . سه تا خواهرام بچه های بزرگ بودند بعد اون سه تا برادر داشتم و من آخرین بچه بودم . 

خواهرام همشون ازدواج کرده بودند و دوتا برادرام .فقط من و یکی از برادرام مجرد بودیم .خواهرام همگی زیر ۱۵ سال ازدواج کرده بودن و پدرم هم همین توقع رو از من داشت.یعنی رسم ما همین بود و کسی جرات مخالفت نداشت . وضعیت مالی متوسطی داشتیم . مثل اکثر جاها تو خانواده ماهم پسردوستی حرف اول رو می‌زد


https://www.ninisite.com/discussion/topic/12917158/بچه-ها-توروخدا-تعلیقم-کنید

🖤

یه صلوات بفرستید برام


      ۱۴۰۳/۷/۴  خدایااا شکرت بابت همه چیز🌹🌹             یادم‌ نمی کنی و از یادم نمیری یادت بخیر یار فراموش کار من‌‌‌‌‌    🥀      در نگاهت قلبم جا موند.. 🖤 خدایا دلم خیلییی واسه بغلش تنگههه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عه پربازدید

یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔
امان از جهل که جز فلاکت و بدبختی سرانجامی نداره

الان میانا 

نی نی سایت پر از تعصبی و خشکه مذهبیه

یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔
هلووووو

همونی که خیلی نایسه 

میره سر کوچه وایسه؟

یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز