چرا دروغ نگم سر عقد اونم مادر شوهرم نه پدر شوهرم یدونه النگو داد زیر لفسی
پدر شوهرم انگشتر عقد خرید دیگه چیزی ندادن
نه کادو عروسی نه کادو خونه هیچی من تولد همشون میخرم اما ی تبریک بهم نمیگن عیب ندارع ی وقتا شوهرم باهاشون سر این که به اون یکی میدن کمک میکنن مالی ماشین عوض کنه و و و بازم من میگم ما نیازی به چیزی نداریم
وگرنه من بخوام بشینم فکر کنم که همش باید با همه بجنگم