2777
2789

ای بابا دیشب سایت کند بود میخواستم امروز از ادامه صفحه ۱۱ بخونم :(

آموختن بدون درد و رنج اتفاق نمی‌افتد،کسی نمی‌تواند چیزی بدست آورد، اگر بهای آن را نپردازد. با تحمل درد و رنج و فائق آمدن بر آن، میتوان قلبی قدرتمند به دست آورد،قلــ♥️ــبی تمام فلزی!                              ادوارد الریک

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اره سرگرم کننده بنظر میومد

هر روز مادر شوهرش وشوهر بچه ننش براش قیافه میگرفتن وسرسنگین بودن 

،بعدش بااقا فرهاد رفتن مسافرت اونجا پسر عمویش بهش گف هر موقع وقت عوض کردن پوشکت شد ماعوض میکنیم ب مامانت بگو اینقدر زنگ نزنه کوفتمون شد 

بعد آقا فرهاد یکم حالیش شد ک بعله 

بعدم یواش یواش مریم بانو همه را شست و زندگی راب کام خودش یکم شیرین تر کرد 

این وسط نقش جاری چی بود  چرا باید به این شرایط حسادت کنه

اها یادم رفت 

همون سال اول ازدواج برای کارگرایی ک توباغ پدر شوهر کارمیکردن غذاحاضرمیکرد وبعد برداشت وموقعی ک پدرشوهرش داشت سهم بچه هاشا مشخص میکرد بهش گف پس سهم من چی و در شوهرش باکمال میل برای مریم خانم انگشتر خرید ک باعث حسادت جاری شد 

مادرشوهرش میخواست سروصدا بخابه گف براعروس بزرگه هم بخریم ولی پدر شوهر قبول نکرد و...

😮‍💨😮‍💨😮‍💨

خیلی طولانی بود شماره تا بده زنگ بزنم تعریف کنم 

😄😄🤭

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز