2777
2789



پدرم دلواپس آینده برادرم است!

اما حتی یک بار هم اتفاق نیفتاده که باهم به کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بخندند.

برادرم نگران فشار کاری پدرم است!

اما حتی یکبار هم نشده خواسته هایش را به تعویق بیندازد تا پدر برای مدتی احساس راحتی کند.

مادرم با فکر خوشبختی من خوابش نمیبرد اما حتی یکبار هم نشده که با من در مورد خوشبختی ام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال میکند؟

من با فکر رنج و سختی مادرم از خواب بیدار میشوم، اما حتی یکبار نشده که دستش را بگیرم با او به سینما بروم، باهم تخمه بشکنیم، فیلم ببینیم و کمی به او آرامش بدهم.


روانشناسان به این حالت " آلکسی تایمی" یعنی فقر کلمات در بیان احساسات می گویند.

در فرهنگ ما این مریضی یک رسم مرسوم است! احساساتت را پنهان کن و نشان نده ...


از یک طرف در خلوت خود، دلمان برای این و آن تنگ می شود،از طرف دیگر وقتی به هم میرسیم،انگارکه لال مانی میگیریم!

انگار نیرویی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد که دهانمان را بسته تا مبادا چیزی در مورد دلتنگی مان بگوییم!

تکلیفمان را با خودمان روشن نمیکنیم . یکدیگررا دوست میداریم اما آنقدر شهامت نداریم که دوست داشتن مان را ابراز کنیم!


ما آدم های فقیری هستیم !

البته فقیری که درکلماتش احساسات را پنهان میکند.


آنقدر دربیان احساساتمان آلکسیتایمیک(فقر کلمات) هستیم که صبر میکنیم تا وقتی عزیزی از دست رفت، آنوقت تا آخر عمر برایش شعر بگوییم.


از یک جا به بعد باید این سکوت خطرناک راشکست و راه افتاد.

از یک جا به بعد باید پدر به پسرش بگوید که چقدر دوستش دارد.

از یک جا به بعد باید پسر دست پدر را بگیرد وبا هم قدم بزنند.

از یک جا به بعد باید مادر پسرش را به یک شام دونفره دعوت کند.

از یک جا به بعد باید پسر درگوش مادرش بگوید:  چقدر خوب است که تورا دارم.


و چه خوب است،

از یک جا به بعد،

همینجا باشد!

از همین جا که این نوشته تمام شد ...

اگر تیغ عالم بجنبد ز جای.                                                  نبرد رگی تا نخواهد خدای

متن تکراریست

کارخوبه خدادرست کنه سلطان محمود خر کیه ..بِحَقِّ یس وَ الْقُرآنِ الْکَرِیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرآنِ الْعَظِیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السّائِلِینَ یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمِیرَ یا مُنَفِّسَ عَنِ الُمَکُرُوبِینَ یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُوْمِینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا به جای«و افعل بی کذا و کذا» حاجات خود را ذکر کنی/برخاتم انبیا محمد صلوات💖💖💖💖💖 يا مَنْ اِذا تَضايَقَتِ اْلاُمُورُ فَتَحَ لَنا باباً لَمْ تَذْهَبْ اِلَيْهِ اْلاَوْهامُ، فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَافْتَحْ لِاُمُوريَ الْمُتَضايَقَةِ باباً لَمْ يُذْهَبْ اِلَيْهِ وَهْمٌ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
متن تکراریست

عه، کجا؟ من ندیده بودم و احتمالا خیلی‌های دیگه هم ندیدن

بنظرم مطلب خوبی اومد، گذاشتم

تکرار چیز خوب، خوبه، خیلی سخت نگیریم

اگر تیغ عالم بجنبد ز جای.                                                  نبرد رگی تا نخواهد خدای

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نمیدونم منظور از مشکل چیه، ولی اگه موضوع مالیه، خیلی از پدرها اینطوری هستن و تقریبا هم درسته، آدم خودش باید خودشو بکشه بالا، نه اینکه چشمش به کمک دیگرون باشه

اگه پسر حرکت کنه قطعا پدر هم پشتشه، حالا ممکنه نامحسوس و ناملموس

اگر تیغ عالم بجنبد ز جای.                                                  نبرد رگی تا نخواهد خدای

مثل پدر شوهر من ک فقط ب زبون میگه میدونم مشکل دارید و تحت فشارید ولی قدمی برای رفعش بر نمیداره.تلاشی ...

کاش خانواده هافکرنکنن بچه اوردن هنره 

پشت بچشون باشن جای دوری نمیره

کاش خانواده هافکرنکنن بچه اوردن هنره  پشت بچشون باشن جای دوری نمیره

ما شهرستانیم و توان پدر ها برای کمک بیشتره

ولی تمام زورشون واسه دختراشه ک پدر شوهراشون براشون خرج کنن مبادا دختراش تو سختی بیفتن


یعنی میره میشنه تو خونه طرف ک پسرتون فلان مشکل رو داره


ولی برای خودشون ک خانواده من بعد هشت سال دخالت کردن ب قباشون بر خورده و رفتن تو قیافه باهام و یک ساله ک قطع ارتباط کردن ک چی آبرو پسرمون رو بردی راز زندگیت رفتی گفتی


ولی روزانه از اتفاقات خونه دختراش با خبره..ب چشم دیدم


الانم از دیروز شوهرم رفته برای روز پدر..جمع بودن همه....تا اخرای امشبم میمونه پیششون

گریزانم از این خانه،ولی :چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟……
بگوگمشوفقط بلدبودی........وبچه بیاری راضی بودی که شوهرت رفته

محدودش نمیکنم خانوادشن بلاخره...ولی اونا ب نقششون رسیدن فقط زبون میریزن ک ب فکرتیم و الان بیشتر تحویلش میگیرن ک ازشون دور نشه

گریزانم از این خانه،ولی :چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟……
پس توهم برونزارپیش شوهرت حرف بزنن کاش میرفتی

ی خواهرشوهر مجرد چهل ساله دارم باهاش دعوام شده قدقن کرده من برم خونشون😊

گریزانم از این خانه،ولی :چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟……
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز