من کفش و یک شاخه گل
کمربند گرفتم و کیک پختم
خیرات
بچه ها ی خواهش دارم وقتی با شوهراتون دعواتون میشه ، بچه هاتونو دخالت ندید. مادرپدرم ازبچگیمون باهم دعوا داشتن تاالان ک مادرم میخاد جداشه و ازاولم مارو یادمیداد ب پدرمون بی احترامی کنیم . الان چون میخاد جداشه میگه نباید بیایید خونمون. ک پدرتون بفهمه شماها بامنی. انقدر ک عقده ایه. ازبس توبچگیش و بزرگیش همه خانوادش خاله کوچیکمو دوس داشتن، حالا مادرم بالینکاراش داره جبران عقده گریاشو میکنه.منو شوهرم ب هرحال شب میریم خونه پدرم . هرچی هستن ب خودشون مربوطه . من پیرهن گرفتم براپدرم. جالبه اونموقعی ک مادرم از پدرم نفقشو میگیره نمیاد مارو سهیم کنه ، اما الان میفهمه ک مارو سهیم کنه.
من راهم دوره.براشون گل انلاین سفارش دادم چن شاخه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
