2777
2789
عنوان

یک ساله تمامه که خانواده شوهرم هی متلک بارم میکنن

| مشاهده متن کامل بحث + 217 بازدید | 24 پست
خب پس شوهرت میگه رفتیم خوردیم خونشون منظورش چیه؟؟ ببین ازمن میشنوی رفت و آمد با فامیل محدودکن....رو ...

هر یه ماه یبار برا امواتشون احسان میدن  شوهرمم اونو میگه  منم میگم بابا مهمونی که دعوت نکردن ما هم مهمونی بدیم

حالا ماه رمضون شوهرم برگشت گفت مهمونی میخوایم بدیم گفتم با کی این تصمیمو گرفتی😐

فکر کنم مامانش گفته بود فامیلا رو دعوت کن صد در صد کار مامانشه  شوهرم آدمی نیست که خودش ازینجور تصمیما بگیره


خدا شاهده منم اگه عروسیمو خوب برگزار میکردن مادرشوهرمو هر ماه دعوت میکردم بابت تشکر

 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

هر یه ماه یبار برا امواتشون احسان میدن  شوهرمم اونو میگه  منم میگم بابا مهمونی که دعوت نکر ...

اونم وظیفشونه😐😂حالا ی چیزی بگو منم ی چیزی بگم😂برو تا قاطی نکردم 😂😂😂🤣🤣🤣بزنم جرشون بدما

هر یه ماه یبار برا امواتشون احسان میدن  شوهرمم اونو میگه  منم میگم بابا مهمونی که دعوت نکر ...

نخ بابا ول کن...مادرشوهرتو تنها دعوت کن با باباش ...فامیلو بیخیال...کلااا سر سنگین شو دوسه بار دعوت میکنن بذبهانه مریضی دل درد نرو....

من بچمم که دنیا بیاد یه سور میدم بیرون همه رو دعوت میکنم هی دونه دونه نخوان پاشن بیان خونم من تاره زایمان کرده بخوام بشینم و پاشم براشون

فضولم هستن میخوان از زندگیم سر در بیارن منم خوشم نمیاد


طرف اومده عروسیم کارت هدیه اورده خالی بوده!!! فک کنننن

گفته تو اون بلبشو هیشکی نمیفهمه

حالا آمار کارته رو درووردم از بانک فک کزدم از بانک شارژ نشده دیدم نه بابا یارو رفته خرجشم کرده پوکه اشو اورده برا ما 🤣🤣🤣

حالا همین شامم میخواد دوباره ازم 🤣🤣 چششششم

نخ بابا ول کن...مادرشوهرتو تنها دعوت کن با باباش ...فامیلو بیخیال...کلااا سر سنگین شو دوسه بار دعوت ...

خواهرشوهرمو چی  خونه اونم سه بار دعوت شدیم

یبار پاگشا کرد اونم بعد از عروسی یبار افطاری یبارم بی احترامی کرده بود بهم مهمونی داد تا خونه شون بریم مثلا معذرت خواهی کرد دیگ با مهمونی دادنش


منم دلم میخواد دعوتشون کنم چون رفتیم خوردیم ولی تمام بدی هاشون میاد جلو چشمم  باز میگم بزار خانومی کنم گذشت کنم

 
من بچمم که دنیا بیاد یه سور میدم بیرون همه رو دعوت میکنم هی دونه دونه نخوان پاشن بیان خونم من تاره ز ...

عجب آدم پرو ایه طرف


خدا به دادت برس بعد از زایمان


رسم فامیلای شوهر من که خیلی بده یبار میان بیمارستان یبار خونه میان حالا اگه جشن نوزادی هم به تعویق بیفته دوباره میان خونه آدم 

صد بار میرن میان

 
عجب آدم پرو ایه طرف خدا به دادت برس بعد از زایمان رسم فامیلای شوهر من که خیلی بده یبار میان ...

نه به قول شوهرم اینا حساب کار دستشون اومده اصلا دیگه توقعی از من ندارن

چون دیدن من سواری نمیدم مفتکی بهشون حساب کار دستشون اومده

دیگه هیچی هیشکی نگفت تموم شدو رفت

فقط برا دیدن بچه میان که منم میخوام سور بدم بیرون همشونو یه حا ببینم ریخت تک تکشونو نخوام جدا جدا ببینم

🤮🤮

وای چقد متنفرم ازشون

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز