دو سه روزه یه چیزی عیت یه توپ کوچیک زیر بغلم درومده

مدیر استارتر

عضویت: 1401/09/29

تعداد پست: 1295

زینک اکساید زیر بغلت میزدی؟

نیدونم چیه مام استفاده میکنم همش تورو خدا خطرناکه؟

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱

1402/11/05

|

00:25

سارابین

عضویت: 1402/10/12

تعداد پست: 464

وای منم چند وقته سینم عجیب درد می‌کنه ولی چیزی حس نکردم هرچی دست میزنم به طوری که اگه شب رو این طرف بخوابم از درد میخام جیغ بزنم

یه آدم تنها که جز خدا کسیو نداره به رسم رفاقت برای ازدواجم یه آدم مومن و صالح کسی که کنارش به خدا نزدیکتر شم یه صلوات بفرست برام ..یا امام رضا خودت میدونی تو دلم چی هست

1402/11/05

|

00:26

golgoliiii5iii

عضویت: 1400/07/26

تعداد پست: 6262

ممکنه برگشت مو باشه برای من قد کوفته قلقلی کوچولو بود ولی به نظرم برو معاینه

1402/11/05

|

00:26

مدیر استارتر

عضویت: 1401/09/29

تعداد پست: 1295

ممکنه برگشت مو باشه برای من قد کوفته قلقلی کوچولو بود ولی به نظرم برو معاینه

از بیرون چیزی معلوم نیست ولی سفته و درد میکنه بزرگم هست عین قده دارم میترسم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱

1402/11/05

|

00:27

golgoliiii5iii

عضویت: 1400/07/26

تعداد پست: 6262

از بیرون چیزی معلوم نیست ولی سفته و درد میکنه بزرگم هست عین قده دارم میترسم

اولا انگولکش نکن دوما برو خیالت راحت بشه

1402/11/05

|

00:29

مدیر استارتر

عضویت: 1401/09/29

تعداد پست: 1295

ممکنه برگشت مو باشه برای من قد کوفته قلقلی کوچولو بود ولی به نظرم برو معاینه

کجا برم متخصص پوست؟

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱

1402/11/05

|

00:29

golgoliiii5iii

عضویت: 1400/07/26

تعداد پست: 6262

کجا برم متخصص پوست؟

نمیدونم

1402/11/05

|

00:30

مدیر استارتر

عضویت: 1401/09/29

تعداد پست: 1295

زینک اکساید زیر بغلت میزدی؟

عزیزم چرا دیگه جواب ندادی تورو خدا بیا من نگرانم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱

1402/11/05

|

00:30

هایدي

عضویت: 1399/08/04

تعداد پست: 24653

نیدونم چیه مام استفاده میکنم همش تورو خدا خطرناکه؟

نه ایشالا چیزی نیست ولی حتما برو دکتر شاید بخاطر غدد شیردهی باشه شایدم به این ربط نداره و چیز دیگه اس

با دارو خوب میشه نترس

🦋«زندگیِ مینیمالیستی»🦋 یعنی بازگشت به سادگی ، به اصلِ آن چه واقعاً مهم است. یعنی فهمیدن اینکه شادی در داشتن چیزهای بیشتر نیست، بلکه در داشتن چیزهای درست است. وقتی مینیمال زندگی می‌کنی، ذهنت سبک‌تر می‌شود. دیگر لباس‌هایی که سال‌هاست نپوشیده‌ای ذهنت را شلوغ نمی‌کنند. دیگر اشیای بی‌استفاده در گوشه‌ی خانه یادآور گذشته‌ای نیستند که رهایش نکرده‌ای. تو یاد می‌گیری که آن‌چه ارزش نگه‌داشتن دارد، عشق است، آرامش است، لحظه‌ای با چای گرم و آفتاب روی پنجره 🌾 اگه دوست داری به جمع مینیمالیست ها ملحق بشی بهم بگو تا لینک تاپیک رو بهت بدم 🥰

1402/11/05

|

00:33

هایدي

عضویت: 1399/08/04

تعداد پست: 24653

عزیزم چرا دیگه جواب ندادی تورو خدا بیا من نگرانم

ببخشید تو یه تاپیک دیگه درگیر بودم😂😅

🦋«زندگیِ مینیمالیستی»🦋 یعنی بازگشت به سادگی ، به اصلِ آن چه واقعاً مهم است. یعنی فهمیدن اینکه شادی در داشتن چیزهای بیشتر نیست، بلکه در داشتن چیزهای درست است. وقتی مینیمال زندگی می‌کنی، ذهنت سبک‌تر می‌شود. دیگر لباس‌هایی که سال‌هاست نپوشیده‌ای ذهنت را شلوغ نمی‌کنند. دیگر اشیای بی‌استفاده در گوشه‌ی خانه یادآور گذشته‌ای نیستند که رهایش نکرده‌ای. تو یاد می‌گیری که آن‌چه ارزش نگه‌داشتن دارد، عشق است، آرامش است، لحظه‌ای با چای گرم و آفتاب روی پنجره 🌾 اگه دوست داری به جمع مینیمالیست ها ملحق بشی بهم بگو تا لینک تاپیک رو بهت بدم 🥰

1402/11/05

|

00:33

هایدي

عضویت: 1399/08/04

تعداد پست: 24653

وای منم چند وقته سینم عجیب درد می‌کنه ولی چیزی حس نکردم هرچی دست میزنم به طوری که اگه شب رو این طرف ...

برو دکتر دبگه منتظر چی هستی؟ سینه خطرناکه

دور از جونت توده سرطانی اندازه یه عدسه و ادم متوجه نمیشه

🦋«زندگیِ مینیمالیستی»🦋 یعنی بازگشت به سادگی ، به اصلِ آن چه واقعاً مهم است. یعنی فهمیدن اینکه شادی در داشتن چیزهای بیشتر نیست، بلکه در داشتن چیزهای درست است. وقتی مینیمال زندگی می‌کنی، ذهنت سبک‌تر می‌شود. دیگر لباس‌هایی که سال‌هاست نپوشیده‌ای ذهنت را شلوغ نمی‌کنند. دیگر اشیای بی‌استفاده در گوشه‌ی خانه یادآور گذشته‌ای نیستند که رهایش نکرده‌ای. تو یاد می‌گیری که آن‌چه ارزش نگه‌داشتن دارد، عشق است، آرامش است، لحظه‌ای با چای گرم و آفتاب روی پنجره 🌾 اگه دوست داری به جمع مینیمالیست ها ملحق بشی بهم بگو تا لینک تاپیک رو بهت بدم 🥰

1402/11/05

|

00:34

مدیر استارتر

عضویت: 1401/09/29

تعداد پست: 1295

نه ایشالا چیزی نیست ولی حتما برو دکتر شاید بخاطر غدد شیردهی باشه شایدم به این ربط نداره و چیز دیگه ا ...

چ دکتری برم الان زدم گوگل میگه ممکنه بخاطر سرطان باشه😥😥😥😥😥😥😥

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱

1402/11/05

|

00:38

یاسی۳__

عضویت: 1396/07/26

تعداد پست: 5315

چ دکتری برم الان زدم گوگل میگه ممکنه بخاطر سرطان باشه😥😥😥😥😥😥😥

نه بابا نگران نباش

ممکنه چربی باشه یا تورم

شنبه برو پیش دکتر زنان خودت برات سونو بنویسه تا خیالت راحت بشه همین

ینی چشماش چه رنگی بود💔

1402/11/05

|

00:42