خونه ای که نشستیم شریکی برای پدرشوهرم و عموی همسرم هست
یعنی هیچی نداشت این خونه دریغ از یه کابینت، حتی کمد دیواری هم نداشت و هنوزم نداره ، به همسرم گفته بودم کابینت نداشته باشه من نمیام تو اون خونه،این همه جهیزیه مو کجا بزارم ، رو زمین بزارم
اینا رو که گفتم کابینت دست دو پیدا کردن زدن برا خونه مون
بعد مادرشوهرم هرجا مینشست میگفت خودم کابینت زدم براشون،به همه میگفت خودم گفتم خونه شون باید کابینت داشته باشه😐
یک ماه بعد عروسی مون رفت برا خودش کابینت نو و کمد دیواری نو زد خدا شاهده وسیله ای هم نداره با فاصله تو کابینت گزاشته اون وقت منه تازه عروس تو کابینت دست دوم جهیزیه مو گزاشتم، یعنی خدا شاهده برگشت به من گفت کمددیواری میخوای چیکار پرده میزنی وسایلاتو پشتش جمع میکنی دیگه
حالا باز خوبه خودم کمد داشتم رو جهازم
من همیشه حرفامو به همسرم میگفتم همسرم با خانواده ش مطرح میکرد هیچ وقت مستقیم به روی خودشون نمیگفتم
بعد یه سوال .. پدرشوهرمم فوت کرده الان این خونه ورثه ای میشه یا برا مادرشوهرمه؟؟ چون یبار برگشت گفت اینجا خونه منه