یادش بخیر اونموقع که تاز با همسرم آشنا شده بودم بیرون رفتنی یه استرس عجیب قشنگی داشتم وقتی بهم زنگ میزد شمارش و میدیدم هیجان زده میشدم.
پیامای عاشقونه ای که میفرستاد و چندبار میخوندم.
میرفتم تو رویا و آیندم و کنارش تجسم میکردم
دلم همچین شور و حالی میخواد دلم از اون مدل هیجانات میخواد....