اگه میخواید قضاوت کنید لطفا تا اخرش بخونید...
من و مامانم مجبور میکنه از مادر صد ساله خودش مراقبت کنیم تا خواهراش تو ناز و نعمت زندگی کنن
مامان من با 60کیلو وزن و دیسک کمر مجبوره پیرزن 100کیلویی بلند کنه و پوشاکش کنه.. خونه مون بو گند ادارار گرفته ولی چون خواهراش چندششون میشه ما باید انجام بدیم
دیسک کمر مامانم اوت کرده بهشون میگیم میگه خب چیکارتون کنیم🙂
خواهرش سرما خورده بود ده روز پشت سرهم زنگ میزد حالش میپرسید حالا مامان من یه هفته است افتاده همش میگه هیچیتون نیست دارید ادعا در میارید
من که دخترشم پنج ساله افسردگی دارم خبر نداره. بعد دختر خواهرش یماه افسردگی گرفنه یساله هرروز زنگ میزنه ده دقیقه باهاش حرف میزنه
برا همه غیرت داره جز زن و بچه خودش
برا ما فقط زور و کتک داره . ارزو مرگ خودش و خواهراش دارم... حیف اسم پدر