خوبه مادر شوهرت یه تعارف کرده،ماجرای منو بخون:
اول ماه رمضون ما تازه از سفر برگشته بودیم و روزه نبودیم.رفتیم خونه مادرشوهر عید دیدنی.خواهرشوهرمم اونجا بود.اصرار کردن شام بمونین.
برا افطاری یه آشی درست کرده بود که من فقط اسمشو شنیده بودم و تا حالا نخورده بودم.سفره پهن کردن،اندازه خودشون و پسرم ظرف آوردن .نشستن خوردن و فقط پسرمو از همون اول هی تعارف کردن بیا بخور.شوهرمم کلا از آش بدش میاد.من و دخترمم همینجور نگاه میکردیم.وسطاش بهمون گفت نمیخورین شماها؟
گفتیم نه.😑
دخترم رفت تو گوشیش.منم رفتم اتاق دیگه سراغ نمازم.
بعدا دخترمم گفت اینقدر دلم ازون آشه میخواست.چرا برا ما نیورد یا تعارف نکرد؟😮💨