2777
2789

خب دارم دیوونه و روانی میشم من 

کاش یکی هم بفکر من بود 

گفتم که مامان بابام دارن جدا میشن 

من قبل خواب کلی گریه کردم مثلا ساعت گذاشته بود صبح زود بیدار بشم اما نشد

 روزام داره میگذره 

نمیخام به بطالت هدر بره 

چیکا کنم پسسس

دوستان محل زندگی ما کتابخونه نیس وگرنه حتما میرفتم بخدا

اگر میتونی حتما با ی مشاور صحبت کن میتونه به بهترین شکل کمکت کنه

دکترای تخصصی (ph.d) روانشناسی                           مشاور خانواده ،عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران                                                              شماره نظام: 58971

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

عزیزدلم الان روح تو و جسم تو در بدترین شرایط ممکنه و نمی‌تونه این شرایطی که براش به وجود اومده رو بپذیره پس سعی نکن از الان رو خودت کار کنی سعی کن اول شرایطی که برات به وجود اومده حالا تقصیر کی بوده رو ما ولش می‌کنیم این شرایطی که برات به وجود اومده رو سعی کن قبولش کنی بعد رو خودت کار کنی از الان رو خودت کار کنی بی‌فایده است چون ت الان تو شرایطی هستی که ببین گاهی بالا میری گاهی یه جوری میفتی پایین که تیکه‌هاتم پیدا نمیشه گاهی به حدی بالا میری که خیلی خوشحالی و این شرایطیه که پدر مادرت برات به وجود آوردن و تو هیچ تقصیری توش نداری

همسرم تنش سالم باشه و خوشبت باشیم ممنون میشم دعا کنی❤️

عزیزدلم الان روح تو و جسم تو در بدترین شرایط ممکنه و نمی‌تونه این شرایطی که براش به وجود اومده رو بپ ...

دقیقا من همینجوری شدم که میگی 

یه روز بالای بالا که به هیشکی جز خودم فکر نمیکنم 

یه روز پایین پایین همه روانم درگیره تو روز چند بار بغض و گریه میکنم 

دیگه خسته شدم از این وضع 

دلم میخاد بخونم بیارم برم

اما چرا تمرکز ندارم 

اونا رو رها کن تو دیگه بچه نیستی برو دنبال سرنوشتت اینقدر خودتو درگیر نکن درسته پدر و مادرتن ولی فک کن ازشون جدا شدی پارکی مسجدی جایی پیدا کن صبح تا شب برو درستو بخون بعد که میای اینقدر خسته ای خوابت ببره دوباره فردا همینطور چند ماه فقط تا کنکور بکوب بخون از خدا بخواه بهت کمک کنه قطعا موفق میشی 

گریه و غصه فایده نداره.

و شاید در جهان دیگری به جای زنده ماندن زندگی کردیم............
اره


انبارب پارکینگ پشت بوم جایی نیست بتونی در ارامش بخونی؟

تجربی؟؟

🤍من ز ایل سترگ بختیارم ، به کوروش میرسد ایل و تبارم ، همی دانم ک بختم بلند است ، که بخت یار منو من بختیارم🤍
دقیقا من همینجوری شدم که میگی  یه روز بالای بالا که به هیشکی جز خودم فکر نمیکنم  یه روز ...

چون هنوز شرایطتتو قبول نکردی 

بیا برا خودت یه کاری بکن مثلاً بگو من اگه از این شرایط بحرانی در بیام و این من تبدیل به یه من جدیدی بشه که از پس این شرایط برومده شرایطی که برا هر ۱۰ نفر یه نفر پیش میاد خب اگه من بتونم از این شرایط بیرون بیام خب من خیلی قوی‌ام این به کنار برا خودت یه جایزه تعیین کن که اگه من از این شرایط عبور کردم میرم برای خودم این جایزه رو می‌خرم شاید این تشویقت کنه که شرایطتو بهترتر کنی برا خودت برا خودت یه چهارچوبی درست کن برو تو اون چهارچوبه و تو اون چهارچوبه حد و قوانین خودتو رسم کن بکش بگو به همه و اگه هر کسی جز خودت اومد تو اون چهارچوبت نذار لهش کن شاید این بهت خیلی کمک کنه من تو شرایط تو نبودم و نمی‌دونم که باید چیا بهت بگم ولی تجربیاتی که خودم داشتم و بهت میگم من تجربیات تو رو ندارم پس نمی‌تونم قضاوتت کنم نمی‌تونم به جای تو حرف بزنم

همسرم تنش سالم باشه و خوشبت باشیم ممنون میشم دعا کنی❤️

اونا رو رها کن تو دیگه بچه نیستی برو دنبال سرنوشتت اینقدر خودتو درگیر نکن درسته پدر و مادرتن ولی فک ...

خب منم باهمین فکر اونا رو رها کردم 

نشستم سر درسم 

تصمیم گرفتم کنکور بخونم 

اما تمرکزم میره حواسم پرت میشه 

همش استرس دارم دست خودم نیست

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792