2777
2789

با کی؟

خدایا شکرت🙏🏻                                                              قسم به روشنایی . و قسم به شب چون آرام گیرد . پروردگارت تو را رها نکرده و با تو دشمنی نمیکند(الضحی)

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بگو عزیزم ؟

چی شده؟

با کی دعوا کردی؟

نگاهت به آن بالا باشد تا دلت از  آدمهای این پایین نگییییییردخالق تو راشاد آفریدآزاد آزاد آفریدپرواز کن تا آرزو پرواز را باور نکن...(تویی که داری این پست رو میخونی الهی خدا جوری شادت کنه که اشکات بند نیاد از خوشییییی

ما دو تا خونه داریم یکیش نزدیک خونه مادر شوهرم ایناس که ویلاییه ویه خونم نزدیک محل کارمون اجاره کردیم چون دو ساعت راهه و اینجا میمونیم بیشتر فقط گاهی میریم خونه ویلاییمون که تزدیک اوناس

حدود یه ماه پیش رفتیم اونجا من یه دختر سه ساله دارم و جاریم یه پسر ۱/۵ساله بعد بچشو ول کرده بود به امون خدا اونم درو از تو قفل کرده بود دختر منم با دخترای  اونیکی جاریام که همسنن حیاط بازی میکردن .یهو سرو صدا وجیغ وفهش شد من وجاری بزرگمم تو حیاژ بودیم ودیدیم که از انباری اومد بیرون میگفت من دنبال این بی صاحبای فلان فلان اومدم بیرون پسرم درو بسته.اینم کلا ما که دیدیمش تو انباری بود ها اصلا ربطی به بچه های ما نداشت

بعد منم هیچی نگفتم حالا اون دری که پسر انترش قفل پشتشو انداخته بود شیشه کوچیک زیاد میخورد و در خیلی بزرگ بود منم هیچی نگفتم دخترمو برداشتم رفتم بالا با جاری بزرگم که یه کار کوچیک داشتیم وبرگشتیم دیدم هنوز داره فهش وناسزا میگه 

بعد دیدم همش داره چرت وپرت میگه منم گفتم پسرت چرا شعورش نرسیده که درو قفل کرده توم میدونی بلده پست درو بندازه تنهاش نمیذاشتی حالا میومدی میزاشتی پیش ما اینهمه ادم اینجاس (مادر شوهرم نبودش همیییشه پسرش بغل مادر شوهرمه وبشدت پسر پرستن خونواده شوهرم واین جاریم میشه برادرزاده مادرشوهرم)اونم گفت دهتر بی صاحب خیر ندیدت صداش اومد ایشاله فلان فلان بشه ...گفتم چه خبرته بی ادب خب یذره شیشه رو بشکنید خودت سرگرمش کن طرف دیگه در که نزدیک شیشه نباشه دستتونو ببرید باز کنید درو اینهمه فهش دادن نداره که ...دیدم یا خدا میخواست بیاد برام وهرچی از دهنش اومد گفت جاری بزرگمم که کنار من بچد گفت این خیلی بد دهنه هیچی نگو تو تحصیلکرده ای ول شکن منم فقط نگاش کردم دو تا برادر شوهر مم بودن ودر تلاش بودن که بچه رو نجات بدن 

حالا تا اینجا من حق دارم باهاش کلا قژع ارتباط کنم یا نه تروخدا شما بودید جیکار میکردی این قضیه نال یه ماه پیشه تقریبا و قضیه امروزم در راستای همینه...تا اینجاش شما باشید چیکار میکنید

بی تفاوت باش عزیزم اصلا حسابش نیار و اهمیت نده بماند اینکه تو هم جوابشو خوب دادی😉

بزار حالا اینکه اول اون مقصر بوده خودش هم پیش قدم بشه فعلاً هم میگذره و این قضیه هم کم رنگ میشه بهش زیاد فکر نکن خودت اذیت میشی...

نگاهت به آن بالا باشد تا دلت از  آدمهای این پایین نگییییییردخالق تو راشاد آفریدآزاد آزاد آفریدپرواز کن تا آرزو پرواز را باور نکن...(تویی که داری این پست رو میخونی الهی خدا جوری شادت کنه که اشکات بند نیاد از خوشییییی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز