از کلاس چهارم شاید باورتون نشه من دارم داروی اعصاب میخورم به خاطر رفتارای اون و بابام
دختر عمم ساعت ۲ ظهر زنگ زده میخواییم بیاییم اونجا شوهرم ماموریت داره میریم خوابگاه مامانم اصراااار ک باید بیایید خونه ی ما حالا هیچی توی خونه نداریم
ظهر هم هیچ جا باز نیست الان بابام رفته خرید تا سریع شام درست کنه
اینا به کنار
به سلیقه خودش میره برای من لباس میخره خب شاید من اصلا دوست نداشته باشم بعد میگم این چیه خریدی میگه ۱ تومن دادم به این ۷۰۰ دادم به این میخوای بپوش نمیپوشی هم به درک الان رفتم گفتم من لباس مناسب ندارم بپوشم شروع کرد فحش دادن😐که تو نمک نشناسی قدر نمیدونی🙁خاک بر سر من که همیشه فقط میگم تو تو تو اهمیت میدم بهش گفتم تنها اهمیت تو این بود که خودت و شوهرت اعصاب منو نابود کردین با دستای خودتونم منو بردید روانپزشک روزی ۱۰ تا قرص میخورم الان