خواهش میکنم قضاوت نکنید فقط بگید راهکار چیه ببینید من یه پدر بشدت بدذهن دارم طوری که حتی به مامانم تو خیابون سر اینکه به ویترین یه مغازه نگاه میکرد تهمت زد و گفت به مرد فروشنده نگاه میکردی توی رستوران ها همش به میز کناریا نگاه میکنه که یه وقت مردی نگاه نکنه به مامانم خیلی هم فحش میده به من کلا آدم عصبیه داستان از این قراره که هر موقع چیزی به بابام میگم صاف میره میزاره کف دست مامانم که آره سونیا همچین حرفی زده مامانمم کلی با من سر و صدا میکنه این سری هم بعد چندددد وقت اومدم نشستم باهاش حرف زدم از تو حرفام یه چیزی کشید بیرون اومد کف دست مامانم گذاشت مثلا داشتم میگفتم که کاش خانواده ما یکم باکلاس تر بود هم طرف پدری و هم طرف مادری بابام تایید کرد بعدش گفت اره خالت که ازدواج کرده حداقل با یه آدم درست ای کاش ازدواج میکرد نه با همچین ادمی(خانواده نامزد خالم خیلی آزادن و کلا به مسائل دینی زیاد اهمیت نمیدن) بعد متن به شوخی گفتم حالا خاله تا سن ۲۷ سالگی بدونه خاستگارم نداشته بی دلیل نبوده. همون موقع بابام کلی سر و صدا کرد که اصلا حرف خوبی نزدی
حالا امروز با بابام سر یه مسئله مسخره دعوامون شد رفته همه رو کف دست مامانم گذاشته که بیا اینم تربیت دخترت … مامانمم کلی باهام سر و صدا کرد که تو دشمنی یا دوست بد خانواده من و میلی پیش شوهرم میکس نمیفهمی برای من افت داره و کلی فحش بارم کرد و بهم گفت گربه صفت والا من موندم از دست بابام چاکرا کنم با این شخصیت گندش و الان چطوری رابطمون و با مامانم اوکی کنم؟