سلام
ما سه تا دوست بودیم که رفت و آمد خانوادگی داشتیم
پارسال یکی از دوستا بچه دار شد من خودم دوتا بچه کوچیک دارم دوبار به دوستم زنگ زدم که برم دیدنش که یه بارش و برنداشت دو روز بعدش زنگ زد گفت کاری داشتی گفتم میخواستیم بیایم دیدنت گفت عه خوب شد برنداشتم پس خونم بهم ریخته بود و خندید یه بارم بهونه آورد چند وقت بعد خودش زنگ زد گفت میخوام دعوتتون کنم با اون یکی دوستمون ( یعنی سه تایی ) خانوما دور هم جمع شیم منم گفتم پس یه تایمی باشه که من بتونم با همسرم بیام چون با دو تا بچه سخته بخوام تنها بیام … گفت باشه من قبلش هماهنگ میکنم
گفتم اگه ام نشد تو برنامت و بهم نریز من یه بار دیگه میام گفت اوکی
چند هفته گذشت از اون تماس زنگ زد گفت فردا اون یکی دوستمون میخواد فردا بره خونشون صبح تا ظهر تو هم بیا
منم گفتم ما اومدیم مسافرت برگشتیم میام حتما … من نمیدونستم که میخوای دعوت کنی حالا اشکال نداره تو برنامت و بهم نریز من میام بعدا خودم
یهو شروع کرد بی احترامی به من که تو اصلا نمیخوای بیای و … کلی توهین و بی احترامی کردن به من … اصلا خیلی حرفای زشتی زد …
منم بهم برخورد دیگه اصلا نه بهش زنگ زدم نه هیچی …
حالا امروز اون یکی دوستم زنگ زده که آره بیاین هفته دیگه سه تایی بریم بیرون منم گفتم واقعیت من از دست فلانی ناراحتم من حرف نامعقولی بهش نزدم ولی اون کلی بی احترامی کرد و توقع داشت من همون روز که اون میگه بدون هماهنگی قبلی پاشم بیام در حالی که من اصلا نبودم اون موقع … این دوستمم یه جورایی طرف اون و گرفت
گفت توقع داشت ازت که بیای
دعوت کردنشم اینجوری بود که ۸ صبح بیاید ظهر برید چون شوهرش ناهار میاد خونه … به فرض که من باشم و بخوام برم
ساعت چند صبح دو تا بچه رو بیدار کنم حاضر بشیم که ۸ صبح خونشون باشیم
خونشونم ۴۰ دقیقه حدودا با ما فاصله داره
به نظرتون کنار گذاشتن این دوستا بر من واجب نیست؟