2777
2789

وقتی درباره دوستاش حرف میزنه 


میگه پسر خالم خیلی ننه دوسته راستم میگه الان تازگیا عقد کرده تا تقی ب توقی میخوره به مامانش میگه هر کاری بخواد بکنه به مامانش میگه همش درحال آمار دادن به مامانشه 


میگه من از این بچهه ننه ها خیلی بدم میاد آخه دیگه چرا ازدواج می‌کنی وقتی هنوز حس وابستگی داری نسبت به مامانت


تا یه حدی باید یه سری مسائل و بگی نه اینکه همه چی و بدی کف دست مامانت 


بهش میگم باید ی مرد به اون درجه مستقل بودن برسه بعدش ازدواج کنه بهش گفتم توهم خیلی مستقل شدی ک به این درک رسیدی چقدر خوشحال شد


شوهر من خیلی مستقله یعنی هر مسئله ای رو به زبون نمیاره یک سال ک عروسی کردیم الان عادت کرده از مسائل روزانش برام تعریف کنه از دوستاش بگه 


از این اخلاق

ش خوشم میاد


بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

کلا باهم رفیقیم. این رفاقت رو دوست دارم. آدم خشکی نیست، خنده رو و شوخ و پایه س. عاقله

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

من کل وجودش با همه اخلاقیاتش رو دوست دارم...نفسم به نفسش بنده....

بذار...بگذار...گذاشتن...مخففش میشه بذ نه بز  (من ملکه آبی پوش ملکه علم عشق و ثروت هستم)...فقط برای زیبایی خودت موهایت را شانه نزن ، گاهی مویت را شانه کن فقط برای خود مو ؛ او می خواهد مرتب باشد اما زبان سخن ندارد ، تو بر خال خالش دست بکش دندانت را مسواک کن فقط برای خود دندان ، او می خواهد تمیز باشد اما نمی تواند بگوید ، تو به او برس . به داد مخلوقاتی برس و کمکشان کن که توان تشکر از تو را ندارند . به مورچه ها غذا بده ، برگ درختان را نوازش کن ، خاک طاقچه را پاک کن ، اگر به مخلوقی کمک کنی و او در ازای کمک تو جای دیگر برایت جبران کند ، با جهان بی حساب می شوی ، اما اگر بی زبانها را آراسته کنی ، جهان به تو بدهکار می شود و بدهی خود را مانند تصویرت در آینه به تو پس می دهد . اگر یک مشت گندم به جهان بدهی ، جهان هم با همان حرکت دست تو مانند تصویر در آینه ، یک مشت گندم به تو می دهد ، با این تفاوت که مشت جهان بزرگتر است .

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792