من ۱۸ همسرم ۲۴ سالشه ، دخترخاله پسر خاله ایم ، درواقع اصلا رفت و امد نداشتیم تا پارسال این حدودا اتفاقی همو تو خیابون دیدیم و بعدش بهم گفت که از بچگی عاشقت بودم و گذشت و گذشت تا ۶ ماه بعد باهمدیگه دوست شدیم و منو با وجود گذشته ام پذیرفت و منم بهش دل بستم ، همون اولم ک منو دید بعداز ۷سال حدودا گفت خانوادش زنگ زدن خواستگاری ولی خانوادی من مخالفت کردن و منم مخالف بودم چون طرز فکرمون حس میکردم بهم نمیخوره و زندگیمونم همینطور ، شوهرم تو روستا و من تو شهر زندگی میکردیم اونا دوتا برادر منم ۳ تا داداش ولی تک دختر خونواده جوری ک خونوادممم بشدت دوستم داشتن و دارن هیچیم برام کم نذاشتن جوری ک تمام فامیل میگفتن خوش بحالم ولی خیلی محدودم میکردن بیرون نرم و ... منم چون طرز فکر ازادی داشتم اصلا نمی تونستم کنار بیام فقط دلم میخواست سریع برم ی جایی ک ازاد باشم ،پسرخالمم هرشرطی ک گذاشتم رو قبول کرد و منم بخاطره اینک میدیدم چقدر درکم میکنه و عاشقمه بهش دل بستم و الان شده ی تیکه از وجودم ، اما بعداز یمدت ک دید دل بستم زد زیر تمام شرطا ...منم چون دوسش داشتم قبول کردم و گفتم اشکال نداره و باهاش ادامه دادم ولی هروقت میومدن خواستگاریم خانوادم بشدتتت مخالف بودن و تمام فامیلم میگفتن نه خانواده ی خوبی نیستن ، اما من اینو شناخته بودم و حرفاشون برام مهم نبود ... کلی حرف پشت خانوادشو خودش زدن اما ککم نمیگزید چون بهش اعتماد داشتم ، از لحاظ ظاهری هم میگن خیلی ازش سرترم ... ولی حرفاشون مهم نبودن تا اینکه فرار کردیم و اصل ماجرا شروع شد🥲🥲🥲
من چون محدود بودم از هرفرصتی استفاده میکردم تا ببینمش
جوری ک قید درسو زده بودم و زمان مدرسرو با اون میرفتم ، تا یروز مدرسه زنگ زدن ب پدرم ک نرفتم مدرسه و اونروزم ما از ترس فرار کردیم رفتیم سمت شمال کشور ، شوهرم زنگ زد ب پدرش و پدرشم گفت برید ...
Eil1381 _تبریزقیزیم😊🍓به حکمت خدا دلبسپار تو مورو میبینی خدا پیچش مورو🤗میخوای تغییر کنی یک سال کتاب خوانی جز روتینت باشه اون وقت حسرت روزای بدون مطالعه رو میخوری مهم ترین درسی از زندگی گرفتم هیچی چیزی مهم تر از سلامت روان برای انسان نیست ، بحرانی ترین مسایل و مشکلات که پیش اومد یادت نره چند دیقه ای به تنفس دم و بازدم عمیق بپردازیم که خدایی نکرده دچار نشخوار فکری و افسردگی و به طبع اون پایین اومدن کیفیت زندگی دچار نشیم😍🍉بیاین بخندیم 😊جو سایت از غم و ناراحتی افسردگی خیانت به سمت شادی و خوشحالی و سرزندگی و تعهد سوق بدیم👌😊دارای حس ششم قوی🤪دوست دارم به درجه ای برسم خدا دوسم داشته باشه....خدایا از خودخواهی من حقیر بکاه به خداخواهیم بیفزا😔❤عالم محضر خدااست👌
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تیکر بارداری نیست دوستان تیکر اهدافمه 😊بعضی آدما فقط به لطف اینکه قتل غیر قانونیه تا الان زنده موندن! A🤍M. ❤️ Vali hal man bâ to khob Misha!❤️کاربری دست دو نفره
نی نی یارعزیزومحترم لطفا قبل اینکه تعلیقم کنی یه خبربده جون مادرت بخاطرهیچی تعلیقم نکن تذکربدی دیگه ادم میشم من یه مادر دو قطبی ام یه وقتا خوبم یه وقتا بخاطر خالی کردنم چرتوپرت میگم
و ماهم حرکت کردیم سمت شمال با کلی گریه و زاری ... خیلییی سخت بود خیلی:)خونوادم ی هفته ازم خبر نداشتن ببینم مرده ام یا زنده ... ولی شک داشتن ک باپسرخالم رفتم ، بعد ی هفته زنگ زدم گفتم ... بابام خیلی تعصبی و غیرتیه ولی خیلی آروم شده بود میگفت برگرد فقط ... اما اونجا بدون شناسنامه و هیچی با رشوه عقدمون کردن ... نمیدونید چقدر سخت بود با هودی و نیم بوت بری عقد کنی ... بدون حضور خانواده :)من حقای برابرو خواستم و فک کردم زدن اما نزده بودن هیچکدومو تا بعدا فهمیدم