اول اینکه اصلا و ابدا کمک نداریم ، حتی برای شب زایمانم که کسی بیاد پیشم یا ۱۰ روز زایمانم... دوم اینکه ورود بچه دوم مصادف میشه با مدرسه دخترم ... سوم. مشکل چشمی جدی دارم و هنوز تحت درمانم و اگر تو بارداریم عود کنه با داروهایی که بخورم برای جنین مضر هست چهارم. همسرم دیسک کمر داره و نمیتونه به راحتی بچه را بغل کنه ضمن اینکه الان ۳۴ سالمه و سنم داره بالا میره نظر دیگه همسرم اینه که بچه هندونه سر بسته هست. و نمیخوام دیگه سرمایه گذاری کنم چه از نظر مالی و چه از نظر روحی و جسمی. و به ضرر دختر اولم هست همسرم شغلش جوری هست که نیاز به ارامش و تمرکز داره و این موضوع هم مزید بر علتها هست ..
خدایا کمکم کن اونقد بزرگ شم که دنیا دیگه جامو نداشته باشه …