من کوردم.عروسی های مامردوزن باهم میرقصن.توی عروسی که میرم نمیزاره بشینم خودش میاد دستم ومیگیره میبره برقصیم..توی یکی ازعروسیا انقدپام درد میکرد مجبور شدم کفشامم در بیارم 🥴🥴پابرهنه بودم خیلی خوب بود..همه میگفتن چه شوهرخوبی مال ما که نگاهمونم نمی کنه
بند کتونیمو میبنده گاهی 😂
وقتی نگام میکنه الخصوص با لبخند که چال لپش هم مشخص میشه من میمیرم براش🥰🥰😍😍
نامزد بودیم
منم‌یوقتایی سیگار میکشیدم معتاد نبودم عشقی میکشیدم متنفر بود از دود چه قلیون چه سیگار
ی شب لوح رفتم فهمید سیگار میکشم یکی محکم زد تو گوشم بعدش شروع کرد به گریه کردن‌چون آدم مغروری بود از گریه اش ک بخاطر من بود خوشم اومد ذوق مرگ‌شدم😁
کارای عاشقانه زیاد انجام میده
ی بار جلو جمع دستمو گرفت و بوسید
یه بار پیام داد ک جلو خونتون هستم بیا ببینمت بعد برم بخوابم
خیلی غیرتیه
دست و دلباز
چشم و ابرو مشکی
قد و بالا بلند
بچم چشم نخوره🧿🧿🧿
مهترین کارش این بود ی بار ماشین برام خرید دورتا دور شهرو چرخیدین موزیک پلی کردیم
خندیدیم تعریف و....
اومدم گاز بدم پام از پتو دررفت و فهمیدم مجردم😃😂
تولد ۵ سالگی دوقلوهام بود غیر از هدیه ای که به بچه ها داد، یه ربع سکه به من داد و جلو همه بابت زحمتام تشکر کرد خیلی ذوق کردم🤩🤩🤩
خیلی بوده ریز و درشت
حوصله ی تایپشو ندارم 🙃🚶♀️🚶♀️
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
