من ماشین همسرمو گرفتم گفتم بده لازم دارم
بعد بردم خونه پشت صندوقو تزئین کردم با کادو و باکس گل و شمع وکاپ کیک ریسه چراغ و عکس دونفرمون که سیاه و سفید چاپ کردم قاب کردم
بعد نزدیک غروب بهش زنگ زدم گفتم بیا باهم بریم دور دور
رفتیم پارک جنگلی اونا بالا یه فلاسک چای برداشتم که مثلا بریم بخوریم
بعد رسیدیم اون بالا
گفتم یه لحظه بشین تو ماشین من الان میام
رفتم در صندوقو باز کردم چراغو روشن کردم بعد صداش کردم
اومد انقد سورپرایز شد
اون بالا دوتایی جشن گرفتیم و کلی خوش گدشت