دیگه حالمو بهم زده هردفعه که چشممو رو حرفاش میبندم باز یه ایرادی میگیره چندروز پیش میگفت تو پشت دستت کنار ارنجت تیره تر از بقیه دستته بعد مثلا به شوخی به مامانم میگفت دخترت ارنج چرکیه
یا هردفعه یه ایرادی میگیره میگه چاق شدی فلان شدی بااینکه همه همیشه گفتن زیبام این مسخرم میکنه و بهم تیکه میندازه وقتیم میاد خونمون میرم داخل اتاقم تند تند صدام میکنه بیا کنار ما😐
قبلنم یه بار چندتا مانتوی خوشکل خریده بودم من با بابام دعوام شد مانتوهامو دزدید گفت این بچه لوسه بعد دیگه پس داد به مامتمم
هربار بخشیدمش بدتر اشکم دراومد چکارکنم