2777
2789
عنوان

حق پلاس 😂😂😂 کیا نگاه میکردن ؟

85 بازدید | 8 پست

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)

حق پلاس توربو اتومات👌👌👍👍

🚩کاربری موقت دست دونفر هست چون یکیشون تعلیق شده از کاربری ساحل دریایی استفاده میکنه🧿                                                         لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم                                          ای در رگانم خون وطن ای پرچمت مارا کفن🇮🇷🇮🇷🇮🇷

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حق پلاس توربو اتومات👌👌👍👍

وای چرا دیگه شبکه پویا ازینا نمیذاره 🥲

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)
وای چرا دیگه شبکه پویا ازینا نمیذاره 🥲

اتفاقا چند روز پیشا قصه ما مثل شد رو میداد شبکه پویا

🚩کاربری موقت دست دونفر هست چون یکیشون تعلیق شده از کاربری ساحل دریایی استفاده میکنه🧿                                                         لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم                                          ای در رگانم خون وطن ای پرچمت مارا کفن🇮🇷🇮🇷🇮🇷

اتفاقا چند روز پیشا قصه ما مثل شد رو میداد شبکه پویا

اره منم میشستم نگاه میکردم با خواهر کوچیکم 😂😂

ولییی واقعا کارتونای الان به گرد پای کارتونای اونموقع نمیرسن  😔🤌🏻 

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)
اره منم میشستم نگاه میکردم با خواهر کوچیکم 😂😂 ولییی واقعا کارتونای الان به گرد پای کارتونای اونمو ...

من بااینکه از نوجوانی خارج شدم و جوان به حساب میام ولی هنوز کارتون و انیمیشن میبینم عشق میکنم😅😅😅

🚩کاربری موقت دست دونفر هست چون یکیشون تعلیق شده از کاربری ساحل دریایی استفاده میکنه🧿                                                         لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم                                          ای در رگانم خون وطن ای پرچمت مارا کفن🇮🇷🇮🇷🇮🇷

من بااینکه از نوجوانی خارج شدم و جوان به حساب میام ولی هنوز کارتون و انیمیشن میبینم عشق میکنم😅😅😅


مم گاهی خجالت میکشم 🤣

از کارتونایی که خواهرم میبینه من فقط هایدی مثل‌ نامه ببعی و مهارت های زندگی رو دوست دارم 😁😍

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)
مم گاهی خجالت میکشم 🤣 از کارتونایی که خواهرم میبینه من فقط مثل‌ نامه ببعی و مهارت های زندگی رو دوس ...

اره یادش بخیر

من هیچ کارتونی از دستم درنرفته چه ایرانی چه خارجی😅😅 

🚩کاربری موقت دست دونفر هست چون یکیشون تعلیق شده از کاربری ساحل دریایی استفاده میکنه🧿                                                         لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم                                          ای در رگانم خون وطن ای پرچمت مارا کفن🇮🇷🇮🇷🇮🇷

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792