عزیزم ببخشیدا ولی بنا بر تجربم در برابر همچین مرد نفهمی فقط سکوت کن بزار هرچی میخاد واق میگن سگی که زیاد واق میزنه نمیگیره
اگه شرایط طلاق و نداری اشکال نداره بعد طلاقم مشکلات و چالش های خودت و داری فک نکن راحت میشی
ببین فقطططط خودت و دوس داشته باش عاشق بچه هات عاشق خودت باش برای خودتون وقت بزار بگو حیف اعصاب من و بچه هامه که سر یه آدم بیخود خورد سه موقع دعوا محل و ترک کن یا بشین روبروش نفس عمیق بکش فقط لبخند بزن هیچی نگو بیشتر اتیشش بزن یا خودت و مشغول چیزی کن بهش بگو بی ارزش تر ازاین حرفایی که بخام حتی جوابتو بدم.با بچه هات بگرد بخور عشق دنیا رو کن به ریش این بخند
خدایی حقه حرفت نباید اندازه سگ ببینمش هرچی جواب منظقی میدم بهش بیشتر قهوه ایم میکنه هرچی توضیح میدم بهش بیشتر طلبکار میشه هرچی بیشتر ثابت میکنم بی احترامیای خانوادشو بیشتر مامانم مامانم میکنه دگ ولش میکنم امان خدا اون خانوادش اونم خودش از دیروز ناهار شامش میره اونجا
نصف شب واس خوابیدن میاد
ان شالله اون مادرش ک همه جوره مریضی ک داره از اینم بدتر بشه نزاشت ی روز خوش ببینم
بخدا تز طلاقشم نمیترسم فوق فوقش پدرم رام نداد دوتا پسر دارم عیب نیست میرم خونه اجاره میکنم کار میکنم قید همه رو میزنم و زندگی جدید
ولی میسوزم از اینک همه سرمایمو دادم اقا ماشین بخره اخه اون موقع ها منو مثه بت میپرستید
دیروز تو دعوا گفتم اگ من طلاق بگیرم ازت درسته دستم ب جایی بند نیست نمیتونم ماشینو ازت بگیرم ولی واس ی لحظشم راضی نیستم و حلال نمیکنم انقد ترسید بیشتر عصبی شد
خدا ازشون نگذره
نمیدونم چی از جون ما عروسا میخان
بخدا ک تنها نیستی
چندین ساله با سیاست از شوهر من میچاپن ب بهانه های مختلف.
درحالی ک بخدا قسم چندین ماهه گوشت نخریدیم
منم زنی نیستم سر این چیزا شر کنم اصلا دست خودم نیست نمیتونم.
ولی ب هر بهانه ای اینو مجبور میکنن پول بده
خرج دوا دکتر کنن به حق علی
حالا باز تو خبر داری ازش میقاپن شوهر عوضی من ن از درامدش خبرم میکنه ن میگ پولاشو چیکار کرده همه حمایت هاییم ک تاحالا داشته از طرف من و پدرمه خانوادش گ ه هم حسابش نمیکنن همیشه همه چیو از من مخفی میکنه انگار میترسه منم متنفرم هرجور شده ته و توشو در میارم
من یه بار سر یه موضوعی از یکی از فامیلامون عجیب دلم پربود بمن یه تهمت زده بود تو اوج غرور نوجوونیم سالها ازاین موضوع گذشت هرکاری میکردم نمیتونستم ببخشمش و ازطرفی هم بشدت رو آرامشم تاثیر گذاشته بود توی مجالس همدیگرو میدیدیم احوالپرسی هم میکردیم بظاهر تا اینکه من یه دوست هندی دارم مرتاض نیست ولی باهاشون معاشرت داره من عکس هاشوبا خود (سای بابا) دیدم ازش راهنمایی خواستم گفت: دعاکن واز خدا بخواه که بهت شهامت بخشش بده منم ابدا آدم کینه ای نیستم بحرحال من این کارو انجام دادم وقلبا بخشیدمش اون لایق بخشش نبود ولی من سزاوار آرامش بودم چون آرامشم رو سلب کرده بود شماهم اگرمیتونی براش دعا کن و بگذر ازش میدونم خیلی سخته ولی ثمره اش خوبه گذشت و بخشش روح بزرگی میخواد ومن میدونم که شما داری. یاعلی
