طرفداری کرد از دختره
بچه ها من بهش گفتم تو قبلا اونو میخاستی گفت خیلی بزرگش کردی
قبلا دختر یکی از فامیلا دورمون میخاست ک از قضا دختره دوست من بود بعد خانواده عموم قبول نکردن
پسر عموم میگه ک من نه عاشقش بودم نه باهاش بیرون رفتم
در حد چت بوده و اگه میخاستمش خانوادمو راضی میکردم و اینا بعدم گفت دختره گناه داره بابا نداره حرفشو نزنیم
دختره هم نامزدی کرده
با اینکه دلخورم ولی با پسر عموم قرار گذاشتم حداقل حضوری ببینمش
ولی حس میکنم باهم ارتباط نگیریم
پسرعموتو تا حالا حضوری ندیدی؟
با کل قضیه کاری ندارم
ولی تو ازذواج فامیلی مشکلات بچه زیاده . خیلی زباد.
الان اینطوری حساسی زنش بشی هرروز سرکوفت میزنی یا برو مشاوره یا دور پسر عمو رو خط بکش .
فردا هم میگه توروزوری گرفتم
چیز خاصی نگفته زیادی بزرگش نکن
چیز خاصی نگفته از نظر من
بعد اینکه
بنظرم چیز بدی نگفته زیادی حساس نشو عزیزم
وای اصلا نمی‌فهمم چجور با پسر عمو ازدواج میکنید
البته ببخشیدا منظورم بد نیست
آخه ما عین خواهر و برادریم به خدا از داداش خودم نزدیکترن بهم ،فداتون بشم جیگرای منن،بچه هاشون که نفسامن
