خانواده شوهر من تو ی شهر دیگه هستن و ما هر سه، چهار ماهی یکی، دو روز میریم بهشون سر میزنیم ولی این دو سری آخر که رفتیم فقط پدر شوهرم میاد استقبال و مادر شوهرم تو اتاقش خوابه خیلی دلم میگیره این سری به شوهرم گفتم فقط خودت برو و من نمیام و وقتی خانوادش فهمیدن پدر شوهرم اصرارررر که نه باید با هم بیاید و تو باشی بیشتر خوش میگذره و به شوهرم پیام داده بود اگر مامانت این جوری شده چون خسته هست و میره سرکار و کمر درد داره خلاصه منم قبول کردم و این دفعه هم رفتم ولی باز مادر شوهرم خواب بود و ما ندیدمش تا فردا عصرش
من کاربر هفت ساله هستم ولی امروز تعلیق شدم و دلیلش را هم نمیدونم باشد که همگی رستگار شویم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
لطفا تا زمانی که به بلوغ فکری نرسیدی نظر منو ریپلای نکن! فضای مجازی برای خالی کردن عقده ها نیست پس حد خودمونو بدونیم🩵 آدم ها مثل کتاب اند! از روی بعضیا باید مشق نوشت، بعضی هارا باید چند بار خواند تا مطالبشان را درک کرد! ولی بعضی هارا باید نخوانده کنار گذاشت. اگر همه جا تاریک بود دوباره بنگر! شاید نور خودت باشی✨ 🩵intp🩵