سلام دوستان من کل زندگیم برای هم وقت گذاشتم علی الخصوص خونوادم همیشه کمک حال مامان بابام بودم بیشتر از اون چیزی که در توانم بوده براشون انجام دادم همیشه به همه ی کارای خونه میرسم ولی تا یه مشکلی با مامان بابام یا خونوادم پیدا میکنم همه چیزو یادشون میره میگن تو وسواسی ،تو هیچکی باهات کنار نمیاد چند ماهه ازدواج کردم نامزد دارم ،اونم یه دستش ضعف عضلانی داره،تو یه چیزایی خیلی رو مخه مثلا بد غذا میخوره یا شلخته هست امشب که تو خونه با خونوادم بحثم شد هرچی زنگ زد جواب اونم ندادم حوصله ی اونم ندارم با خودم میگم من که این همه کار واسه خونوادم انجام دادم قدرمو نمیدونم دیگه زندگیم با این چی میشه به طلاق فکر میکنم واقعا😔
اگه دوستش نداری جداشو
خب پدر و مادرم برای بچه خیلی زحمت میکشن تهش بچه هزار تا حرف میزنه و قدرشونو نمیدونه
چرا سریع به طلاق فک میکنی
حس ششم هس بگع ک اون از پیشنهاد ازدواج دو دل شده یا نه می خواد واقعا..
بحث زندگیمه اگه حس ششم هس یکم نظرش می تونه راهنماییم کنه
اول اینکه برای هیچکس، از خودت بیش از حد مایه نذار!!! چون اگه انتظارت براورده نشه، احساس عدم لیاقت میکنی!
دوم اینکه اگه همسرتو دوس نداری یا بعضی رفتاراش رو مخته، فک نکن ممکنه تغییری کنین و دوس داشتنی بشه برات. پس برو مشاوره ید با خودت روراست باش و یکبار به خودت بها بده ببین واقعا چی میخوای!!!! هیچکس مسئولیت زندگی شمارو به عهده نمیگیره! اگه پشیمون بشی همه میگن خودت کردی! هیچکس شرایطی که توش بودی و نگاه نمیکنه
بله عزیزم حرفت کاملا درسته ،تو کل زندگی که داشتم اینو با تموم وجود درک کردم که نباید برای هیچکس بیش از حد مایه بزاریم.نمیدونم دست راستش ضعف عضلانی داره،موقع غذا خوردن دستش میلرزه غذا میریزه رو دستش دور،دهنش ،مرتب نیست چون مرتبی برای من خیلی مهمه ونظافت شخصیشم زیاد خوب نیس وگرنه هم خیلی بهم توجه میکنه هم اهل عبادت هست
حتما برومشاوره. بحث یه عمر زندگیه، نا با عذاب وجدان میشه زندگی کرد نه از ترس تنهایی نه فرار از شرایط موجود!
باید اگه زندگی میکنی با ارامش خیال باشه و اینکه خودت بتوای نه تحت شرایط مجبور باشی یا هرچی
شهرمون کوچیکه مشاوره نداره،واینکه کلا حتی از خونوادمم خستم از بس تو این سال زندگی همیشه ی خدا تلاش کردم ،کارای مختلف انجام دادم ،از بدنم بیش از حد کار کشیدم حوصله ی زندگیه دیگه رو ندارم واقعا دوس دارم همین خونه ی بابام بمونم و همینجوری که تا الان زندگی میکردم زندگی کنم وبدون شوهر وبچه بمیرم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
