سلام خانماااا چه خبر خوبیییین
ببینید چه کردمممممم یعنی ۵ ساعت داشتم غذا درست میکردمممم
همبر درست کردم شوهرمم خونه بود بعد من دو دقیقه نشد گذاشتم بدم از تو یخچال نوشابه بیارم اومدم دیدم یکی یه گاز از دوتا همبر زدهه
که من نخورم
انقدر همونجا گریه کردم جلوش انقدر گریه کردمممم که پاشد چاقو آورد از وسط قاچ کرد اون دوتا وری که گاز نزده بودو گذاشت کنار هم گفت بیا عامو یه بار یه چیز درست کردی یعنی تو دلم میخواستم بکشمش چون من هرروز غذا و شامم رو تایم آمادس یه بار نشده که دیر و زود بشه
عکس شو میزارم ببینید چه کدبانویی شدمممم