خب یا خدا فردا امتحان نهایی. عربی دارم الان اومدم سوتی هامو تعریف کنم🤦🏼♀️🤦🏼♀️🤣🤣
آقا مثلا چند روز پیش با دوستم رفتیم لوازم تحریری نزدیک مدرسه کتابمو پَنس(منگنه هرچی میگین دیگه...😅) همه مسئول های اونجا هم پسر و مرد هستن یکیشون که اومد کتابو ازم گرفت پرسید ته چطور پنسش کنه منم هاج و واج مونده بودم گفتم منظورتان رو متوجه نمیشم گفت منظورم اینه که از بغل بکوبه یا از وسط منم گفتم یعنی چی شما فقط واسم میخوایید چند تا پنس بزنید بعد از یه توضیح دیگه که باز من متوجه نشدم یهو کتابو برو بالا گفت بابا میگم اینطوری بازش کنه از وسط بکوبه یا مثل خود کتاب از بغل (با کتابم که دستش بود هم نشون میداد)منم گفتم اهااااا مثل خودش بزنین
دیگه منو دوستم از خنده پوکیدیم البته بی صدا ولی گاهی صدای پخخخخ من بلند میشد اب از چشمام میریخت اون روز تا اخرشو خجالت کشیدم و دیگه هنوز اون لوازم تحریری نرفتم